مطالب طنز اعتراف‌😂🔪

[NIRI]

اعتراف می‌کنم یه بار به دلیل شرایط نامساعدم و چون نمی‌خواستم خانوادم رو ناراحت کنم یکی از آزمون های آزمایشی رو کلید زدم):
اعتراف می‌کنم هرموقع نمره ها رو وارد دفتر دبیر می‌کردم برای همه نمره‌ی بالایی می‌نوشتم.
اعتراف‌ می‌کنم بینی دختر خالم رو منم شکوندم و انداختم گردن پسر خالم(:
والبته که حقش بود(:

 

[Hony. m]

اعتراف میکنم این من بودم که برای تک تک بچه های مدرسمون زیرپایی گرفتم😂
و افتخار میکنم که یکیشون با مخ رفت تو زمین

 

[تابان دخت]

اعتراف میکنم اون کسی که تو خوراکی همکلاسیم فندوق ریخت که حساسیتش اوت کنه من بودم

 

[آفرودیت؛]

اعتراف میکنم مانتوی امسالم که خودم دوختم یه بار بالاتنه اش رو اشتباه درآوردم و الان توی جیب یکی از کیف های سال های قبلم قائم کردن از ترس مامانم که نفهمه

 

[Starscream]

اعتراف می کنم که توپ پینک پنک مدرسمونو من با محکم ترین ضربه‌ی گینس ترکوندم

 

[DELARAM]

اعتراف میکنم
با چوب اتفاقی دختر عممو سوزوندم ولی اینقدر مظلوم بودم فک میکردن خودش سوخته به جای اون منو دلداری میدادن ...😅

 

[Dijor]

اعتراف می‌کنم، من همونیم که تو مدرسه وقتی زنگ خونه می‌خوره بقیه رو هل میدم و داد میزنم هول ندیددد!

 

[atefeh.m]

اعتراف می‌کنم با ریش تراش دستی پدر بزرگم دوستم رو گول زدم و گفتم بیا موهات رو فر کنم زدم تا وسط سرش کچل شد😖😖😂

 

[آوا...]

اعتراف می‌کنم اونی که سر امتحانا تقلب می‌کرد و نمره‌اش از اونی که درس خونده بود بیشتر میشد من بودم😉😂

 

[شاید هیچکس]

اعتراف می کنم دوره دبستان کلاس دوم ۳ بار تو روزای زوج که دو زنگ بیشتر باس تو مدرسه می بودیم ، زنگ تفریح سوم کیفمو بر می داشتم جیغ میزدم میگفتم اخ جووووون زنگ خونه ها
بعد همه مث گله گوسفند از مدرسه فرار می کردیم . روز بعدشم که مدیر می گف کار کدوم پدر سوخته ای بوده ؟ تقصیر یکی از بچه خر خونای کلاس انداختم .

اقای قاضی بچا رو من گول زدم 😔👩‍🦯🕳