جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

رها شده [الماس منهزم] از «NILOFAR کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته فرهنگ و ادب توسط ᴺᴵᴸᴼᶠᴬᴿ با نام [الماس منهزم] از «NILOFAR کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 914 بازدید, 23 پاسخ و 10 بار واکنش داشته است
نام دسته فرهنگ و ادب
نام موضوع [الماس منهزم] از «NILOFAR کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع ᴺᴵᴸᴼᶠᴬᴿ
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ᴺᴵᴸᴼᶠᴬᴿ
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14

عنوان: الماس منهزم

ژانر: تراژدی، عاشقانه

دلنویس: NILOFAR


تگ: برگزیده

مقدمه:
الماس‌های کوچک منهزم شده را بر می‌دارم؛
در میان پمپاژ خون در برجستگی‌های انگشتانم، قهقهه سر می‌دهم!
آری!
چونان قهقهه‌هایم دردهایم فریاد می‌کشند؛
این تازه آغاز دلتنگی‌ست... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

DELVAN.

سطح
5
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
4,118
24,754
مدال‌ها
6
Negar_۲۰۲۲۰۸۲۸_۱۲۲۴۵۷ (1).png
عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.

حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[
قوانین تایپ دلنوشته]
پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:

[ تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]
بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید:

[ تاپیک درخواست تگ دلنوشته]
پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:

[ تاپیک درخواست جلد ]
و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[
تاپیک اعلام پایان دلنوشته]
دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]
با آرزوی موفقیت برای شما،
♡تیم مدیریت تالار ادبیات♡
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
اشک‌هایم گواه دلتنگی‌ات را دارد؛
آری!
اشک‌هایم الماسی برایت بودند،
که با قدرت دلتنگی‌ات چونان جرقه‌ای؛
آن‌ها را منهزم کردی!
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
سر‌گرمی‌هایم اشک‌هایی‌ست،
که در میدان بازی؛
از هم‌دیگر سبقت می‌گیرند.
اما... اما دلتنگی‌ات مانع سبقت است،
کاش ای معلل این دلتنگی‌ها اکنون در نزدیکی‌ام بودی... .
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
واژه‌های دلتنگی را کنار هم می‌چینم،
می‌دانی؟
سخن‌هایم واژه‌ها را نمی‌یابند،
گویی آنان هم همانند من؛
الماس تکلم‌ِشان را از دست داده‌اند.
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14

احساسات درونم نهفته شده است؛
باری دگر در قلبم، با ل*ب‌هایت
سخن می‌گویم!
آری!
شاید که دلتنگی‌ات را در ل*ب‌هایت بیابم.
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
چشم‌هایم را می‌بندم؛
روح دمیده‌ات را می‌بینم.
دست‌هایم را به شوق دیدنت مشت می‌کنم!
اما... اما... روح دمیده‌ات پرپر کنان از چشمانم دور می‌شود.
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
ل*ب‌های پوسیده‌ام را باری دگر لمس می‌کنم!
در لحظه‌هایی که بودنت به خنده ل*ب باز می‌کردم؛
اکنون همانند جسم و روانم...
پوسیده شده است!
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
رگ‌های چشمانم عزاداری‌ تو را گرفته‌اند!
خونابه‌های سیاه رنگ درونم،
پرده‌ی اغبر چشمانم را میفکند!
گریه‌های چشمانم اکنون از دوری‌ات؛
زار می‌زنند... .
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
برجستگی قلبم را حس می‌کنم؛
گویی قلبم را در دست دارم!
حتی... حتی می‌توانم آن را چونان پر لمس کنم!
قالب آن چهره‌ی منهزم تو، درون سیاهی الماسی اغبر است.
 
بالا پایین