آموزشی انتقاد و انتقاد پذیری در دیدگاه اسلام

[Kosarvalipour]

آیات و روایات بسیاری بر این معنی دلالت دارند که موءمنان و باورمندان، نباید به افراد چاپلوس و کسانی که همواره از خوبیها سخن می گویند و بر سستیها سرپوش می گذارند،

 

[Kosarvalipour]

میدان دهند و اینان باید دوستانی برگزینند که در کنار ستایش، به نقد رفتار و کارکرد آنان نیز بپردازند و مثل آینه خوبی و بدی، شایستگیها و کاستیها را بر آنان بنمایانند.

 

[Kosarvalipour]

امام صادق علیه السلام می فرماید: «الْمُوءْمِنُ أَخُو الْمُوءْمِنِ عَیْنُهُ وَ دَلِیلُهُ لَا یَخُونُهُ وَ لَا یَظْلِمُهُ وَ لَا یَغُشُّهُ وَ لَا یَعِدُهُ عِدَةً فَیُخْلِفَهُ؛ موءمن برادر موءمن است و به منزله چشم او و راهنمای اوست؛

 

[Kosarvalipour]

هرگز به او خ*یانت و ستم نمی کند، با او غش و تقلب نمی کند و هر وعده ای به او دهد، سر برنخواهد تافت.»

 

[Kosarvalipour]

و نیز امام کاظم علیه السلام می فرماید: «... وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِینَ یُعَرِّفُونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَ یُخْلِصُونَ لَکُمْ فِی الْبَاطِنِ؛ ...و بخشی از زمان را برای رفت و آمد با برادران دینی و مورد اعتمادی که کاستیها و سستیهای شما را به شما معرّفی می کنند و در باطن برای شما اخلاص می ورزند، ویژه سازید.»

 

[Kosarvalipour]

نکات آموزنده این روایت عبارت است از:

الف. بایستگی برنامه ریزی و سرمایه گذاری برای آسیب شناسی فردی و اجتماعی در جامعه دینی.

ب. انتقادپذیری و پیدا کردن ناقدان خالص و مورد اعتماد.

ج. ناقدان باید دردشناس و دارای معرفت در مسائل مورد نقد باشند.

د. نقد باید بدون خدعه و نیرنگ و خالص و ناب باشد.

 

[Kosarvalipour]

انواع نقدالف. خود انتقادی

انسان افزون بر پذیرش نقد، باید در گام نخست، به نقد خویش بپردازد و پیش از آنکه به کاستی و عیب دیگران توجه کند، در جستجوی زدودن عیبهای خویش باشد. امام علی علیه السلام می فرماید:

 

[Kosarvalipour]

«طُوبی لِمَنْ شَغَلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النّاسِ؛ خوشا به حال کسی که پرداختن به عیب خویش، وی را از عیب دیگران باز دارد!»

 

[Kosarvalipour]

و نیز فرمود: «مَنْ لَمْ یَسُسْ نَفْسَهُ اَضاعَها؛ آن که نفس خویش را سیاست [و ادب] نکند، آن را تباه ساخته است.»

 

[Kosarvalipour]

اگر آدمی خود آینه خویش شود، از بسیاری انتقادها در امان می ماند و اگر همگان به فکر نقد خود برآیند، زمینه نقد اجتماعی کمتری پیدا می شود و در نتیجه پاره ای تنشها و تشنجها، به خودی خود، از بین می روند و جلو بسیاری از نقدهای ویرانگر گرفته می شود.

در احوال عرفا و علمای بزرگ آمده است که اغلب آنها در سکوت شب خود را به نقد می کشیدند و گاهی در یک اتاق خلوت و در چاله ای شبیه قبر می رفتند و اعمال و نیّات روز خود را به دقت مورد بررسی قرار می دادند. آنان با استفاده از نفس لوّامه در واقع به توصیه قرآن کریم و عترت علیهم السلام در مورد محاسبه نفس عمل می کردند.