جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء انشا با موضوع ضرب المثل

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه انشاء توسط Mahi.otred با نام انشا با موضوع ضرب المثل ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 13,315 بازدید, 229 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه انشاء
نام موضوع انشا با موضوع ضرب المثل
نویسنده موضوع Mahi.otred
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Mahi.otred
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,572
6,489
مدال‌ها
12
ضرب المثل «دوستی با مردم دانا نکوست» درباره ی کسانی به کار می رود که از سعادتمند شدن به سبب معاشرت با افراد دانا آگاهی دارند، این افراد می دانند دوستی با افراد دانا و آگاه تا چه اندازه برای شان سودمند و راه گشا است.

همه می دانیم که دوستی و معاشرت با افراد نادان چه ضرر هایی می تواند به ما بزند، دوست نادان به خاطر راهنمایی اشتباه و نادانی اش می تواند مشکلات زیادی برای مان به وجود آورد، مشورت با این افراد گاهی حتی زندگی یک نفر را نابود می کند و یا باعث اشتباهی می شود که تاوان بسیار سنگینی دارد به همین علت انتخاب دوست دانا و معاشرت با افرادی که آگاه هستند بسیار مهم می باشد.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,572
6,489
مدال‌ها
12
ضرب المثل ” قوز بالا قوز ” زمانی به کار می رود که شخصی بدون حل مشکلات قبلی در گیر مشکل جدید شده و در شرایط سخت تری قرار بگیرد.

برخی اوقات این مشکل جدید نتیجه ی اشتباه خود فرد بوده و در واقع به جای این که فرد بتواند مشکلاتش را حل کند از راه حل های نا درستی استفاده می کند که باعث بروز مشکل جدید می شود، در این صورت نه تنها مشکلات قبلی هنوز پا برجاست بلکه مشکل جدیدی نیز اضافه شده و همه چیز آشفته تر می شود.

به وجود آمدن هم زمان چندین مشکل باعث درماندگی و گره خوردن تمامی کار های فرد شده و ” قوز بالا قوز” کنایه از بدبختی او می باشد.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,572
6,489
مدال‌ها
12

انشا درباره ضرب المثل شتر دیدی ندیدی

ضرب المثل ” شتر دیدی ندیدیکنایه از این است که شما آن چه دیدید و شنیدید را جایی بازگو نکنید، زیرا این کار به خود شما آسیب می زند.

بعضی اوقات شما وارد ماجرایی می شوید که نه راه پس دارید و نه راه پیش، به رازی پی می برید که ممکن است بازگو کردن آن پیش دیگران، به ضرر خودتان نیز تمام شود، در این صورت ناچار هستید که راز را تنها در دل تان پنهان کرده و به کسی نگویید.

در مواردی این راز آن قدر مهم است که ممکن است حتی برای پوشیده ماندن آن تهدید نیز بشوید و از شما خواسته شود راز نگه دار باشید.

مواقعی هم وجود دارد که به خاطر مصلحت کسی که رازش پیش شما افشا شده، مجبور هستید راز دار باشید در این مورد نیز ضرب المثل ” شتر دیدی ندیدی” کاربرد دارد.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,572
6,489
مدال‌ها
12
انشا
مردی در صحرا به دنبال شترش که گم شده بود، می گشت که پسر با هوشی را دید.

مرد از پسر پرسید: شتر مرا ندیده ای؟

پسر گفت: شترت یک چشمش کور بود؟

مرد گفت: بله.
پسر دوباره پرسید: آیا یک طرف بار شیرین و طرف دیگرش ترش بود؟

مرد گفت: بله . حالا بگو شتر من کجاست؟‌

پسر گفت: من شتری ندیدم.

مرد ناراحت شد و فکر کرد که شاید این پسر بلایی سر شتر او آورده به همین خاطر پسر را پیش قاضی برد و ماجرا را برای قاضی تعریف کرد.

قاضی از پسر پرسید: اگر تو شتر را ندیدی چطور مشخصات او را درست گفتی؟

پسر گفت: در راه، روی خاک اثر پای شتری را دیدم که فقط سبزه های یک طرف را خورده بود، فهمیدم که شاید شتر یک چشمش کور بوده است.
بعد دیدم در یک طرف راه بیشتر است و یک طرف دیگر پشه بیشتر است، و چون مگس شیرینی دوست دارد و پشه ترشی را نتیجه گرفتم که شاید یک لنگه بار شتر شیرینی و یک لنگه دیگر ترشی بوده است.

قاضی از هوش پسر خوشش آمد و گفت : درست است که تو بی گناهی ولی حواست باشد تا زبانت باعث دردسر نشود، پس از این به بعد شتر دیدی، ندیدی !!
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,572
6,489
مدال‌ها
12
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,572
6,489
مدال‌ها
12
ضرب المثل ” علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد ” زمانی به کار می رود که بخواهید از یک اتفاق قبل از وقوع آن، پیشگیری کنید.

بعضی از افراد با عقل و درایت شرایط حال حاضر خود را سنجیده و از اتفاقات بدی که ممکن است در آینده برای شان پیش آید جلوگیری می کنند، و اصطلاحا سعی می کنند قبل از وقوع حادثه، چاره ای بیندیشند.

اما برخی دیگر با سهل انگاری باعث به وجود آمدن مشکلات پیچیده ای می شوند که حل آن ها نه تنها نیازمند هزینه، زمان و انرژی بسیار است بلکه باعث نا امیدی و افسردگی شخص نیز شده و حتی ممکن است منجر به اتفاقات نا گواری شود که قابل جبران نباشد.
در واقع با کمی درایت ممکن بود مشکلی بزرگی که پس از به وجود آمدن غیر قابل حل به نظر می رسد به راحتی قابل پیشگری باشد.

به همین علت است که توصیه می شود با تفکر و بررسی دقیق در تمامی مسائل روز مره تا جایی که امکان دارد از وقوع مشکلات بعدی جلوگیری کرد.

این ضرب المثل ریشه در داستان زیر دارد که با هم آن را می خوانیم.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,572
6,489
مدال‌ها
12
انشا
در روزگاران قدیم، کشتی بزرگ و پر از مسافری که در دریا سفر می کرد روزی دچار طوفان شد و تمام مسافران آن در آب دریا افتادند.

از میان مسافران، مردی با تلاش زیاد توانست تخته پاره ای پیدا کرده و خود را روی آن بیندازد.

مرد به همراه تخته پاره مدت ها در میان دریا سرگردان بود تا این که چشم باز کرد و بالاخره خود را کنار ساحل دید که نجات پیدا کرده است، بدون هدف در ساحل قدم بر داشت تا بلکه شهر یا روستایی پیدا کند.
پس از طی مسافتی کوتاه، خانه های شهری نمایان شد، مرد با خوشحالی سریع تر قدم بر داشت تا به دروازه شهر رسید.

مردم بسیاری در دروازه ی شهر جمع شده بودند، که با دیدن مرد به طرف او آمدند و لباس گران قیمتی به او پوشاندند، سپس او را سوار بر اسب کرده و با احترام بسیار به داخل شهر بردند.

مسافر از این که نجات پیدا کرده بود خوشحال بود اما رفتار غیر عادی مردم شهر او را دچار نگرانی می کرد و دلش می خواست دلیل این همه محبت و احترام را هر چه زودتر بفهمد.

او فکر می کرد و با خود می گفت: ممکن است مرا با کسی دیگر اشتباه گرفته باشند، اما زمانی که مردم او را به قصر برده و به عنوان شاه خود پذیرفتند نگرانی اش بیش تر شد و به هر طریقی بود تلاش کرد تا به راز مردم شهر پی ببرد.

در یکی از روزها پیر مردی را دید که به نظر انسان خوبی می رسید، با تلاش زیاد توانست اعتماد او را جلب کند و با او صمیمی شود، در بین گفت گو هایی که با پیر مرد داشت فهمید که مردم این شهر پس از چند سال شاهان خود را به دریا می اندازند.

پیرمرد گفت دلیل این کار این است که شاهان پس از چند سال پادشاهی، ظالم می شوند و به مردم ستم می کنند، به همین علت ما شاه قبلی را به دریا انداخته و منتظر می شویم تا کسی وارد شهر شود، سپس این شخص جدید را به عنوان پادشاه انتخاب می کنیم.
مسافر فهیمد که علت این همه احترام چه بوده و چه سر نوشتی انتظارش را می کشد، با خود فکر کرد تنها دو ماه از پادشاهی اش گذشته اما هنوز 10 ماه دیگر فرصت دارد تا سرنوشت خود را تغییر دهد.

او از فردای همان روز بدون این که کسی خبر دار شود شروع به ساختن قصری در جزیره ای که در نزدیک شهر قرار داشت، کرد و در همین مدت تمام مایحتاج زندگی خود را به قصر جدید انتقال داد.

پس از گذشت یک سال در یکی از شب ها که پادشاه خواب بود مردم به داخل قصر آمدند و او را با خود برده و به دریا انداختند، شاه که هوشیار بود کمی شنا کرد و خود را به قایقی رساند، او از قبل برای این شرایط آماده شده بود و دستور داده بود تا در آن شب قایقی در همان نزدیکی منتظر او باشد.

سپس به کمک قایق به جزیره که قصر جدیدی در آن ساخته بود رفت.

پس از رسیدن به جزیره خدا را شکر کرد و به طرف قصر راه افتاد، اما در راه با همان پیرمردی که با او دوست شده بود بر خورد کرد.

به پیرمرد سلام کرد و گفت : تو این جا چه می کنی؟ پیرمرد جواب داد: در تمام این مدت کار های تو را زیر نظر داشتم، علت ساختن این قصر در جزیره چه بود؟
پادشاه جواب داد: پس از آن که با تو صحبت کردم مطمئن شدم که مردم پس از یک سال مرا در دریا خواهند انداخت به همین علت قبل از این اتفاق به فکر راه چاره افتادم.

پیرمرد گفت: تو مرد با هوشی هستی، اگر اجازه بدهی من هم همین جا کنار تو بمانم.

پس از آن ماجرا، اگر کسی راه حلی داشته باشد که بتواند از به وجود آمدن مشکلش پیش گیری کند درباره ی او ضرب المثل “علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد” را به کار می برند.

معنی و مفهوم : قبل از این که حادثه ای اتفاق بیفتد باید جلوی آن را گرفت.

به انگلیسی : An ounce of prevention is worth a pound of cure
 
بالا پایین