جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه انشاء توسط Mahi.otred با نام انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 13,602 بازدید, 630 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه انشاء
نام موضوع انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها
نویسنده موضوع Mahi.otred
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Mahi.otred
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشاء پنجم: انتظار برای شنیدن صدای زنگ آخر مدرسه​

«روز بسیار سختی را در مدرسه گذرانده بودیم. زنگ اول امتحان ریاضی و زنگ دوم امتحان فارسی داشتیم. اکنون بر سر کلاس جغرافیا نشسته بودیم و همه خواب آلود بودند. بعضی از همکلاسی ها حتی با چشمان بسته به خواب رفته بودند. بر روی نیکمت ها هیچ کتابی دیده نمی شد و همه بچه ها منتظر شنیدن صدای زنگ آخر مدرسه بودند. از بس معلم گفته بود که شلوغ نکنید و سر جای خود بنشینید، خسته شده بود و همه می خواستند تا این لحظات هر چه سریع تر خاتمه پیدا کرده و به خانه هایشان بروند. وقتی صدای زنگ آخر به گوش رسید، بچه ها با هم جیغ کشیده و با عجله نیمکت های خود را ترک کردند. همه با شور و هیجان به سمت خانه های خود حرکت کردند و به جرات می توانم بگویم که یکی از روزهایی بود که واقعا می خواستم هر چه سریع تر مدرسه تمام شود و برای من صدای زنگ آخر در آن لحظه پیام آور آزادی و رهایی بود».
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا درباره پرچم ایران با مقدمه و نتیجه گیری​

 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

مقدمه انشاء درباره پرچم ایران​

پرچم هر کشور نماد آرمان ها و ارزش های هر کشوری است. ما دانش آموزان باید در جهت آبادانی و رساندن کشور به اهداف و آرمان هایش تلاش کنیم و در جهت توسعه روز افزون کشور از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بکوشیم. با در دست گرفتن این پرچم سعی می کنیم تا نشان دهنده هویت و آرمان های کشورمان باشیم.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا کوتاه در مورد پرچم ایران​

«پرچم هر کشوری، نشانه ای از هویت ملی آن کشور است. پرچم کشور عزیزمان، جمهوری اسلامی ایران از سه رنگ سبز و سفید و قرمز تشکیل شده است. در وسط این پرچم کلمه مقدس «الله» به چشم می خورد و اطراف آن نیز با شعار مقدس «الله اکبر» مزین شده است. هر رنگ پرچم یک مفهوم خاص دارد. رنگ سبز نشانه آبادانی و منعکس کننده آرمان های بزرگ ملت عزیزمان است. در واقع سبز نماد توسعه و کشوری آباد است. رنگ سفید پرچم بیانگر صلح طلبی مردم عزیزمان ایران است. مردم کشور عزیزمان ایران همراه در سرتاسر تاریخ خواهان صلح و آرامش برای تمام هم نوعان خود بوده اند.

رنگ قرمز پرچم نشانه ای از صلابت و پایرداری امت مسلمان ایران است که در برابر ظلم و دست درازی ستمگر به پا می خیزند. ملت ایران همراه در طول تاریخ نشان داده اند که برای دفع از این مرز و بوم و حقوق خود تا پای جان می ایستند. کلمه الله و شعار الله اکبر در پرچم کشورمان نیز بیان گر هویت و آرمان های ملتمان است. باید برای قدردانی از نعمات بزرگ تا آخرین قطره خون تلاش کنیم و سوگند یاد کنیم که برای دفاع از کشور و هویت مان تا پای جان می ایستیم».
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا در مورد پرچم ایران​

«پرچم هر کشوری یکی از اجزاء و عناصر خاص گره خورده با نام آن کشور است و از بیش از 4000 سال قبل وجود داشته است. از پرچم به عنوان نمادی از به نمایش گذاشتن همبستگی و اتحاد مردم هر کشور در هر غم و اندوه و یا حتی به عنوان هشدار و آگاهی استفاده می شود. پرچم کشور عزیزمان ایران از سه رنگ سبز و سرخ و سفید تشکیل شده است. سبزی آن نشانه طراوت و سفیدی آن نشانه صلح و دوستی و سرخی آن یادآور خون پاک شهدای کشور عزیزمان است. وقتی این پرچم را در دست می گیرم، به مردم کشور عزیزمان فکر می کنم و باعث غرور و سبربلندی من است. این پرچم یادآور صلح و دوستی و دلاوری مردان و زنانی است که تا پای جان مبارزه کردند تا خاک وطن جاودانه باقی بماند. به لطف تمام فداکاری ها و ایثارگری های نسل های قبل، اکنون می توانیم با افتخار پرچم کشورمان را به دست بگیریم و از این مرز و بوم دفاع کنیم».
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

بهترین انشای پرچم ایران​

«وقتی پرچم کشور عزیزمان ایران را به دست می گیرم، به ایرانی بودن خود و تمدن تاریخی کشور عزیزم افتخار می کنم. جهموری اسلامی ایران در آسیا و در بخش خاورمیانه واقع شده است و پرچم مان از سه رنگ سبز و سفید و قرمز تشکیل شده است که هر کدام نماد و مفهومی دارند. رنگ سبز نشانه ای از سازندگی و آبادانی و رنگ سفید نشانه ای از صلح و دوستی با جهانیان و رنگ قرمز نشانه رشادت و دلاوری ها است.
وقتی نام کشور عزیزمان را ایران را به زبان می آوریم، صرفا یک کشور نیست، بلکه یک تمدن و یک هویت و یک ملت است. خاک کشور عزیزمان ایران با وجود ثروت های خدادادی زیاد یکی از ارزشمندترین خاک های جهان است. ایران بناها و یادگاری های زیادی از تاریخ کهن سرزمینمان به همراه دارد و یک سرزمین بی نظیر و بارونکردنی است. پرچم کشورمان را در دست می گیریم و در جای جای این مرز و بوم و خارج از این مرز و بوم برافراشته تا به جهان و جهانیان یادآوری کنیم که وطن عزیزمان را دوست داریم و به تمام زیبایی ها و تمدن کهن سرزمینمان افتخار می کنیم و تا پای جان برای دفاع از این مرز و بوم و خاک کشورمان تلاش می کنیم».
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا در مورد پرچم ایران پایه چهارم​

«پرچم هر کشور مانند شناسنامه ای است که نشان دهنده هویت و ملیت آن کشور است. همه مان ایرانی هستیم و خون وغیرت ایرانی در رگ هایمان جریان دارد. به وجود کشور عزیزمان ایران افتخار می کنیم زیرا تنها کشور پارسی زبان در زیر سقف این آسمان بزرگ هستیم که با انواع و اقسام گویش ها و لهجه ها و دین و مذهب در صلح و آرامش زندگی می کنیم. دست در دست یکدیگر پله های رشد و ترقی را طی می کنیم و به امید فردا و آینده ای درخشان تر تلاش می کنیم. با غرور پرچم کشورمان ایران را در آغوش می گیریم تا از هویت خویش دفاع کنیم. پرچمان از سه رنگ زیبای سبز و سفید و سرخ تشکیل شده که هر کدام معنا و مفهومی دارند.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

نتیجه گیری انشا درباره پرچم ایران​

با در دست گرفتن این پرچم سعی می کنیم تا نشان دهنده هویت و آرمان های کشورمان باشیم. رشادت ها و دلاوری های زیادی برای حفظ آب و خاک این مرز و بوم و هویت این پرچم زیبا انجام شده است. برای شکرگزاری و قدردانی از این نعمات بزرگ با در دست گرفتن این پرچم سوگند یاد می کنیم که تا آخرین قطره خون خود برای حفظ عظمت کشور عزیزمان ایران تلاش کنیم».
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
انشا-شهر-من.jpg

انشا درباره شهر زیبای من برای کودکان و نوجوانان​

 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
به نام او

شهر من

شهر من کجاست؟

شهری که در آن متولد شده ام؟

شهری که در آن دوستانی معنا و زینت بخش زندگی ام شدند؟دوستانی که یادشان در ذهن و زندگی ام تکرار میشود!!!

شهری که از دوران کودکی علاقه ای وصف ناشدنی به زندگی در آن داشتم؟

شهری که سرنوشت مرا به زیستن و نفس کشیدن در آن محکوم می کند؟

کدام یک ؟.... نمی دانم

برای بسیاری همه اینها یکی است و برای گروهی هرکدام شهری دور از دیگری و من از گروه دومم و نمی دانم کدام را «شهر من» بنامم.آیا می توان همه را شهر من نامید؟

شهر من آنجایی است که میلی و دلیلی و شوقی و عشقی برای بازگشت به آن دارم.

میلی از جنس پرواز به سوی دلیلی به نام دوست،به سوی شوقی به نام خاطرات و به سوی عشقی به نام پدر،مادر...

پسر دانشجویی که انگیزه هیچ کاری را ندارد. ورق ورق عمرش را به باد می دهد و می رود. دختر دانشجویی که چون بیدی نحیف و نازک به هر باد میلرزد. خودش را،آرمان هایش را فراموش کرده است. تعهد فراموش نشدنی اش، چک میل و فیسبوک است.

راننده اتوبوسی که از تکرار بی پایان مسیرهایش خسته است و ناگزیر از تکرار.

تاکسی دار تیزبینی که هر رهگذر کنار خیابان را ریال می بیند. او هم مجبور شده است چشمانش را پولکی کند و نداند احوال پریشانی آن رهگذر کنار خیابان را که منتظر کمک است.

آن پیرمرد بازنشسته ای که هنوز هم باز ننشسته، که نمی تواند بنشیند. بعد از عمری سگ دویی، حاصل عمرش را در خطر می بیند، پسرش را، دخترش را... او تا جان دارد باید کار کند.

به بازار می رسی : کودکان کار را می بینی با دستانی پر از پلاستیک. میان ردیف ماشین ها، قائم موشک بازی شان گل کرده و شاد می خندند. آینده اینان چه می شود؟

سی دی، ورق. سی دی، ورق ... این صدای مردی ست که نان زن و بچه اش، از پولی ست که با ترس و لرز، میان رهگذران بازار کسب کرده است. غروب چه احساسی دارد وقتی به خانه می رسد؟

مردمی که می خرند، مردمی که می فروشند : بازار بوی مکر و دغل می دهد.

رد شو آقا، برو. برو ....

به پایین شهر می رسی : فقر را می بینی. فلاکت را می بینی : " مرکز بازپروری زنان معتاد". زنانی که از زیبایی شان چیزی نمانده. دندان هایشان چرا سیاه شده است؟خوب شاید یادشان رفته شب ها مسواک بزنند. راستی مردان این زنان کجایند؟

باز هم فقر : دانشجوی پزشکی، سال سوم، در یک کافی شاپ کار میکند و شب ها در مغازه می خوابد. جای نرم و گرمی ست!!! ماهیانه ۲۵۰ هزار تومان میگیرد بدون بیمه. کارگر یعنی رو به موت. با این همه " خدا رو شکر" ورد زبانش است. کمی آنطرف تر، فلانی ماهیانه ۲میلیون حقوق میگیرد، البته حداقل. با اضافه کاری و تشویقی و ... صفرهایش زیادتر می شود. خدا کند حداقل کاری هم برای این مملکت کرده باشد.

بگذریم بهتر است. بایستی دیوانه می شوی.

به بالا شهر می رسی : چند خانم که برای ورزش صبحگاهی به پارک شبنم آمده اند. ساعت چند است؟ ۱۰ صبح!!! اینجا گویی خدا مهربان تر است. آب و هوای دلشینی هم دارد. اسم این ماشین چیست؟ سانتافه. آن یکی چیست؟ پورشه. می دانی چند است ؟؟ ۱۵۰ میلیون. غذاها را ببین: خوراک خاویار، صدف و مرواید دریائی، لابستر و میگو. این آخری برای مغز خیلی خوب است. میگو را این ها می خوردند، فسفرش گیر بچه فقیرها میاد.عجیب است نه؟!

با این همه کیست که دوست نداشته باشد جای آنها باشد؟ کمی بیشتر فکر کن. تو هم دلت میخواهد. نه؟! مشکلی ندارد.دارد؟

بگذریم. بعضی جاها را نبینی بهتر است.

سوار اتوبوس می شوی، از کنار صف طویل CNG می گذری. صحنه ای میبینی که روحت شاد می شود. در یک وانت قدیمی، راننده پسر جوانی ست. در انتظار طولانی اش، قلم نی و مرکب گرفته، پشت فرمان ماشین تمرین خوشنویسی می کند.

آری، زیبایی که جا نمی شناسد.

این گوشه ای از "شهر من " بود. تو کیستی و کجا شهر من ایستاده ای؟!
 
بالا پایین