جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

چالش برای چی مینویسید؟

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط ASHVAN با نام برای چی مینویسید؟ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,869 بازدید, 52 پاسخ و 7 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع برای چی مینویسید؟
نویسنده موضوع ASHVAN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط حامی نارنگی

shahab

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Nov
598
9,080
مدال‌ها
3
من تا چند ال پیش انشاهام قصه بود و البته تخیلی.
بعدش تصمیم گرفتم داستانای بزرگتر بنویسم. بعدترش شروع کردم به نوشتن یه رمان تخیلی تو دفتر انشام :/
معلمم دیدش تشویقم کرد. البته اولین نوشته هام خیل چرت بود یعنی بیشتر از خیلی. از صبح قصه میپریدم دو سال دیگه. ولی کم‌کم تجربه کسب کردم و بعدش اومدم اینجا و شروع به نوشتن کردم.
 
مدیر تالار هنر
گوینده انجمن
Jan
1,111
4,207
مدال‌ها
1
برای نوشتن نیاز به دلیل نبود. فقط کافی بود حس کنی لازمه تبدیل بشی به خود اون کلمات و حرف هایی که شاید نمی‌تونی بزنی و اشک و لبخندی که نمی‌شه بروز داد رو روی کاغذ به رقص دربیاری
از نظر من نوشتن شروع نشد و تموم‌ هم نمی‌شه و دلیلی براش نبوده.فقط باید پیداش می‌کردیمhygt543::"
 

DELVAN.

سطح
5
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
4,118
24,754
مدال‌ها
6
با کلمات و جمله ها احساساتم رو بیان میکنم و عاشق نویسندگی بودم از بچگی وقتی می‌نوشتم احساس خوبی داشتم.
 
آخرین ویرایش:

ترنج

سطح
4
 
°•| نَستوه |•°
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Apr
2,187
19,419
مدال‌ها
5
نمی‌دونم:/
جنون‌وار می‌نویسم و می‌نویسم و می‌نویسم
همینطور!
بی‌هدف
فقط می‌دونم من ساخته شدم تا بنویسم.
 

ویتامین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
8,748
23,194
مدال‌ها
10
نوشتن فقط بیان کلمات نیست
نوشتن زندگی بخشیدن
نوشتن اتفاق خلق کردن
نوشتن شادی و ناراحتی بخشیدن
نوشتن امیدوار کردن
نوشتن ناامید کردن
نوشتن حال خوب به روح بخشیدن
نوشتن یعنی لبخند یعنی فراتر از هر چیزی که فکرش کنی
و در آخر نوشتن و خوندن هم مسکن روح انسان و هم زندگی کردن
و چه چیزی از این با ارزش تر و قابل تقدیر‌تر
و اینکه چرا می‌نویسم جوابش راحت چون نوشتن دوست دارم
نوشتن دلیل حال خوبمه و منم دلیل حال خوبشم
خب دیگ بسه زیاد حرف زدم
 

اِمانو

سطح
3
 
دلنویس انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Jul
1,436
7,836
مدال‌ها
6
تصور دنیایی از جنس کلمات خیلی زیباتر از دنیای واقعیِ.
من می‌نویسم برای کسی که روحش متعلق به این دوره نیست، می‌نویسم برای نداشته‌هایم.

خیلی ادبی شد:> اما در کل نوشته‌های من نامه‌هایی بودن که شدن دلنوشته:‌) و لذت نامه نوشتن و اینکه بدونم آخرش یه نفر اون نامه رو خونده حس خوبیه..
 

گیان

سطح
2
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
فعال انجمن
Oct
2,773
30,364
مدال‌ها
3
من اولین بار سال سوم دبستان.
ی روز معلممون گفت ی انشاء راجب بهار بنویسید. که از انشا من و دوستم خیلی خوشش اومد. این شد یه رقابت بین من و دوستم . حتی تو مسابقه منطقه ای هم انشای من و دوستم رفت ک من اول شدم. اون اول شدن و لوح تقدیر و جایزه‌م شد یه جرقه که من بازم بنویسم. حتی من تو اون دوران بچگی چهار تا داستان کوتاه نوشتم. که دوتاش ترسناکه و یکیش بهاره و یکیشم راجب داییم بود. یعنی دوروبریام انقد تعجب کرده بودن.چون من وقتی خودکارو میگرفتم دستم بدون لحظه‌ای مکث کردن مینوشتم تا خود شب.اون موقع هیچ رمانی ام نخونده بودم. من حدود ۳۰ تا سر رسید دارم که از بچگی تا سن ۱۸ سالگی توشون رمان نوشتم. و همون موقع ک شروع کردم تو لپ تاپم پی دی اف رمانو خودگندم دیگه تو سر رسید ننوشتم و تو وورد شروع به نوشتن کردم. همه رم نصفه ول میکردم.چون بعد کنکور هم ک دیگه درسام سخت شد و درگیر ماجرای احساسی شدم دیگه فقط میخوندم ی دو سه سال .کمتر مینوشتم.
خیلی حرف زدم خب دیگه خدافظ😁
 

آساهیر

سطح
7
 
GELOFEN
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,024
26,736
مدال‌ها
12
اونقدر خوندم،خوندم،خوندم
تا یه جایی فهمیدم بسه دیگه نوبتی هم باشه نوبت نوشته
مینویسم تا اون چه که تو تصور خودم رژه میره رو بریزم رو کاغذ. یعنی هر چی خیاله خودمه میاد رو کاغذ،داستان هایی که برای خودم رقم میزنم،بعضی هیجاناتی که قصد انجام دادنشون رو دارم ولی میدونم نمیشه بهشون بها داد و... همه رو می نویسم تا اون حس آرامش رو که باید پیدا کنم...
 
بالا پایین