جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار بهرام احدی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام بهرام احدی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,021 بازدید, 85 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع بهرام احدی
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,231
مدال‌ها
9
تقدیر همین است پرستوی مهاجر
کوچیدن و آوارگی ات را ثمری نیست

پائیز گرفت است همه کنگره ها را
در شعر کلاغان ز بهاران خبری نیست

یک پنجره وا نیست به گلگشت تغزل
صد قفل به این پنجره ها هست و دری نیست
...
صد فوج سوی قاف سخن بال گشودیم
جز سایه ی سیمرغ کنون همسفری نیست

تقدیر من این بود که از شهر کلاغان
کوچیدم و آوارگی ام را ثمری نیست
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,231
مدال‌ها
9
در این شبهای تنهایی نمی دانید حالم را
غریب افتاده در خویشم ،که مینالم ملالم را
چنان آشفته حالم که ، گمانم خواجه ی شیراز
ندارد در سخنهایش، خَطِ تفسیر فالم را

مرا تا لانه ی مهتاب گامی مانده بود آنشب
دریغا آذرخشی تیر باران کرد بالم را

ز تیغ شب امان گیرم ،اگر خاموش بنشینم
من آن شمعم که در روشنگری ،بینم زوالم را

بیا ای عشق دیرینم به فریاد دل من رس
مگر برداری از دوشم ملال ماه و سالم را
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,231
مدال‌ها
9
از سر کوی وفا، ای بی وفا بر خاستم
خون دل بر گردنت، بی خونبها برخاستم

تا چو اسپندم نسوزانی ز داغ بوسه ای
مُردم و زآغوش آتش بی صدا برخاستم

تا مپنداری که چون طبلی تهی ، غوغا ئیم
شکوه را لب بستم و زین ماجرا برخاستم


حسرتت زنگار شد آئینه ی دل را گرفت
همچو آه از سی*ن*ه ی اهل صفا برخاستم


هر رگم تار جنون شد ، کاسه ی خون شد دلم
ناله ی عشقم که از شور و نوا برخاستم
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,231
مدال‌ها
9
گندم آغشته به خون ، وعده ی نان پوشالیست
حرف بسیار ولی سفره ی مردم خالیست

نقش در نقشِ بهشتی که بر آن پای نهید
ردِّ خونِ سر ِ انگشت ِ زنی بر قالیست

خنجر ظلم به یاقوت مرصّع چه کنید
عزّت شیر در این بیشه به بی چنگالیست

سرمه در جام سخن چیست به سودای سکوت
ذات مرغان غزل خوان وطن جنجالیست

پُرَم از درد سخن، درد وطن ، درد سکوت
حرف بسیار ولی سفره ی مردم خالیست
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,231
مدال‌ها
9
این دو ماهی ِ سپید است به تور افتاده
یا دو ماه است که در برکه ی نور افتاده

این دو سیب است، دو لیموی بهشتی ، دو انار
یا دو نارنج که در حوض بلور افتاده

این دو کبک است دو تیهو است که از سی*ن*ه ی برف
سر برون کرده و از لانه به دور افتاده

به تمنای نظر بازی از آن مایه ی ناز
دل ، عقابی است که از اوج غرور افتاده
...


بس که رقصیدی و با رقص تو رقصید خلیج
به دل بندر از این ولوله شور افتاده
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,231
مدال‌ها
9
زبانم را نمیبرند اگر خاموش بنشینم
من آن شمعم که در روشنگری دیدم زوالم را

مرا تا منزل مهتاب بالی مانده بود آنشب
دریغا آذرخشی تیر باران کرد بالم را
 
بالا پایین