مشاعره بیایید حرف دلمان را با مشاعره بیان کنیم

[RPR"]

پشت هم شعر نوشتم كه بخوانی، خواندی؟
بغض کردم که ببینی و بمانی، ماندی؟
به خدا شعرترين شعرِ منی، می‌فهمی؟
هوس انگيزترين حسِ منی، می‌فهمی؟

 

[سایه مولوی]

خودکشی مرگ قشنگیست که به آن دل بستم
دست کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم

 

[RPR"]

دیدار تو ممکن‌ست و وصل تو محال
انصاف که این‌ست محالی ممکن...

 

[RPR"]

در من امیدی‌ست
می‌آید و می‌رود
اما هرگز نمی‌گویمش بدرود...

 

[RPR"]

ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻋﻨﺎﯾﺘﯽﺳﺖ ﮐﻪ ﻏﻢﻫﺎﯼ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ
ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺑﯽﮐﺴﺎﻥِ ﻣﺸﻮّﺵ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻧﺪ

 

[آراد]

تو کجایی؟
در گستره‌ی بی‌مرزِ این جهان

تو کجایی؟
من در دورترین جای جهان
ایستاده‌ام کنارِ تو

 

[RPR"]

ای زلفِ تو دامِ دل دانا و خردمند
دشوار جهَد دل که دراُفتاد در این بند

 

[آراد]

کاش نبودن ها خوابی عمیق نبودن
کاش نیامدن ها افسانه ی دورغ بودن
این همان زندگیست که سرش شرط بستیم
شرط بهشت و جهنم
ای کاش که نمی بستیم
ای خدا داوری کن چگونه به بهشت بروم ؟
با دلی خون با قامتی کج ؟
خدا قهرش می یاد جوانی در این سن پیر باشد و به پیشش برود

 

[کیـانـا.T]

.
متاسفم!
که غمگینی و غمگینم و دستانم دور... :)

- بلال راجح

 

[آراد]

عمق جانم ذره های غم نادیدن توست
گریه هایم مظهر لبخند وخندیدن توست

رفتی وبی تو دلم شد معدن غصه وغم
آرزوی دل من، باتوبودن ،دیدن توست

پرده از راز دلم برداشتم ، اما چه سود!
فکر ویادم همه جا ،وصف واندیشیدن توست

دلم از دوری تو بی طاقت وبی صبر شده
شب و روز فکر وخیالم، تویی ودیدن توست

تو بگو بامن چه کردی همه جانانم تویی؟
نکته نکته غم دل ،ازغم رنجیدن توست

بی هوا قلم به دستم شد ودل شاعرشد
مذهب عشق همین است وصف وپرستیدن توست