جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

چالش تکراری‌ترین سکانس رمان‌ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط ادوارد کلاه به سر با نام تکراری‌ترین سکانس رمان‌ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 3,653 بازدید, 63 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع تکراری‌ترین سکانس رمان‌ها
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط م.غزل
ک

کاربر حذف شده 4468

مهمان
یادی کنیم از دخترای که به اجبار شرطبندی و کوفت و زهرمار ازدواج کردن و مثل سگ کتکش میزنن و آخرش عاشق میشن
اخه اازازبطازنرجرنرترحرغبدحن....... به خدا گلبم درد میگیره این رمانا میخونم بعد هزاران هزار دنبال کننده دارن IMG_20220926_151938_364.jpg
 

Hooramah

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
254
381
مدال‌ها
3
ن اقا انقد حرص مونده رو دلم از این رمانا دق کردم هر بار من اولشو میخونم با آلارم گوشی شروع میشه سریع پاکش میکنم😂😂بعد یه چیز باحالی تو همه رمانا جرت حقیقت بازی میکنن مجبور میکنن دختره با پسره برقصهه😂😂😂😆
یا ببوسه 😂💔 بعد پسره چون دختره رو واقعا دوس داره یا نمیدونم خیلی دلایل مسخره انجام نمیده
 

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
یادی کنیم از دخترای که به اجبار شرطبندی و کوفت و زهرمار ازدواج کردن و مثل سگ کتکش میزنن و آخرش عاشق میشن
اخه اازازبطازنرجرنرترحرغبدحن....... به خدا گلبم درد میگیره این رمانا میخونم بعد هزاران هزار دنبال کننده دارن مشاهده فایل‌پیوست 120551
آره خدایی یک عالمه میخونن عاشقشونم هستن چرا🤒😐
 

نگین.ب.پ

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
139
1,505
مدال‌ها
2
شخصیت: پسر مغرور، دختر شیطون

اوضاع مالی: پسر پولدار، دختر فقیر

سفر:شمال یا کیش(همیشه خدا ویلا دارن)

کشمکش: در حد مرگ کتک زدن دختر(😐)، غیرت بیجا( ازدواجای اجباری مخصوصا) شکست عشقی در گذشته

چهره: پسر هیکلی و قد بلند، دختر حوری خدادادی.

شروع رمان: با صدای ساعت(حتی نمی‌تونم ادامش رو بنویسم تا این حد به قران)

تکراری ترین طرح ها در اکثر ژانرها

ژانر طنز: استاد و دانشجو، دانشگاه و اکیپ
ژانر پلیسی: هر دو با هم میرن ماموریت
ژانر ترسناک: حتما روح و جنی وجود داره
ژانر عاشقانه: ازدواج اجباری
ژانر مذهبی: پسر چشم چرون و دختر پاک(ازدواج زوری)
ژانر تخیلی: پسر و دختر از دو گروه مختلفن.
ژانر اربابی: ارباب عقده‌ای و دختر کنیز
ارباب زن دار و دختر کنیز
ارباب از فرنگ برگشته و دختر کنیز

خدایی هیچی به جز ازدواج اجباری و اربابی دیگه تکراری نیست، جدیدا هم استاد و دانشجو اضاف شده🤦‍♀️

با اثرهای متفاوت و خاص به این چرخه پایان بدیم.
 

☆Witch Prancec☆

سطح
1
 
مدیر گردشگری
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Oct
992
4,566
مدال‌ها
3
خو لامصب ها چرا میخونید شون بنظرم اگه نویسنده دم دست تون بودن خفه‌شون میکردین، ولی خدایی همه چیز به کنار فقط اونجایی که دختره تو آیینه واسه خودش بوس میفرسته، یا اونجایی که با عشقی فیلم میبینم هرچی کانال عوض میکنه مثبت هیجده، یا اونجا خیلی ساده آن بعد می رن تولد دوست دانشگاه شون اونجا نوشیدنی به خودشون میدن، اینم بگم بعد دیگه خفه میشم اونجایی که از پسره قهره بعد یه چیزی می افته می شکنه پسره بدو بدو میاد بغلش میکنه رو دست‌هاش تا اتاق خواب میبرن. بعد ما اگه چیزی بشکنیم میگن ای دست و پا چلفتی حالا برو جارو بیار جمعش کن مگه کوری. یا تو آیینه همیشه بوس که من بفرستین با دیدن جوش ها تازه صورتمون و ابرو های نیش زده مون کلافه میشیم اینا واقعا زندگی میکنن یا ما مردگی
 

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
خو لامصب ها چرا میخونید شون بنظرم اگه نویسنده دم دست تون بودن خفه‌شون میکردین، ولی خدایی همه چیز به کنار فقط اونجایی که دختره تو آیینه واسه خودش بوس میفرسته، یا اونجایی که با عشقی فیلم میبینم هرچی کانال عوض میکنه مثبت هیجده، یا اونجا خیلی ساده آن بعد می رن تولد دوست دانشگاه شون اونجا نوشیدنی به خودشون میدن، اینم بگم بعد دیگه خفه میشم اونجایی که از پسره قهره بعد یه چیزی می افته می شکنه پسره بدو بدو میاد بغلش میکنه رو دست‌هاش تا اتاق خواب میبرن. بعد ما اگه چیزی بشکنیم میگن ای دست و پا چلفتی حالا برو جارو بیار جمعش کن مگه کوری. یا تو آیینه همیشه بوس که من بفرستین با دیدن جوش ها تازه صورتمون و ابرو های نیش زده مون کلافه میشیم اینا واقعا زندگی میکنن یا ما مردگی
زندگی ما زندگی نیست جهنمه👍🏻👍🏻👍🏻😂😂😑
 

م.غزل

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Nov
83
282
مدال‌ها
2
اصن تا تاپیک رو باز کردم سیلی از حق خورد تو صورتم😂😂😑🤌

دو مورد هم اضافه کنم...
پسره عطر تلخ میزنه که حسگرای بویایی دختره رو مختل میکنه
دختره هم همیشه خوشگل و خوش هیکله که احتیاجی به ارایش نداره و فقط یه رژ صورتی کمرنگ میزنه :)
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Rozaleh

Hooramah

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
254
381
مدال‌ها
3
اصن تا تاپیک رو باز کردم سیلی از حق خورد تو صورتم😂😂😑🤌

دو مورد هم اضافه کنم...
پسره عطر تلخ میزنه که حسگرای بویایی دختره رو مختل میکنه
دختره هم همیشه خوشگل و خوش هیکله که احتیاجی به ارایش نداره و فقط یه رژ صورتی کمرنگ میزنه :)
🤣با عطر تلخ نمودن مخاطب رو. واییی
 
بالا پایین