جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

چالش تکراری‌ترین سکانس رمان‌ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط ادوارد کلاه به سر با نام تکراری‌ترین سکانس رمان‌ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 3,721 بازدید, 63 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع تکراری‌ترین سکانس رمان‌ها
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط م.غزل

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
آره خدایی نمیدونم این چ وضعشه یه رمان مثلا عاشقانه غمگین خوندم از خنده دل درد شدم دختره عاشق سردار آزمون شد سردارم عاشقش شد بعد مهدی طارمی و امیر و روهام تو یه کار تیمی با سردار آزمون و مهدی طارمی همکاری داشتند بعد چند تا دختر ک از قضا دوستم بودن عاشق اینا شدن 😭😭😂😂😂
 

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
یه چیز دیگه بچها رمان اربابی میخونی 😆😆😆
پسره اربابه هی میزنش هی میگه من اربابتم بگوو چشممم دختره هم بغضشو قورت میده و میگه چشمم😂😂
بعد تو بیشتر رمانا دختره یه داداش داره که تصادف میکنه و میره زندان بخاطر داداششه برای رضایت جلب خانواده مقتول ک از قضا یه داداش بزرگ یا یه پسر دارن ازدواج میکنه 😂😂😆😆
ناموصن یه راه دیگ واسه ازدواج زوری پیدا کنین یاهم همش بابای دختره قماربازه ک سر دخترش قم*ار میکنه با یه پسر خوشتیپ پولدار شیش تیکه دار😆😆😆
 

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
توی همه رمانای جنایی یه پلیس هست که اصلا شبیه پلیسای ایران نیس
خودشم قانونو رعایت نمیکنه
از قضا تو بخش جنایی هم کار میکنه، یکی از همین روزا یه دختر خواهرشو/برادرشو/باباشو از دست میده و میره اداره پلیس.
اونجا این دونفر عاشق هم میشن و کلا پرونده هم حل نمیشه
تهش عروسی میشه
آره
همینه
آفرین
ن پلیسا ورزشکار خانوادشو کشتن بعد دنبال انتقامه بعد دختره قاچاقچیه عاشق هم میشن یا هم دختره تهش پلیس از اب در میاد😂😂😂
 

Nafish.H

سطح
3
 
𝓃ℯ𝓋ℯ𝓇 𝓂𝒾𝓃𝒹.
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
May
2,247
21,437
مدال‌ها
5
همه‌ی اینایی که گفتین باشه

ولی...
- بیا برسونیمت خوشگله...
- بخورمت
- اخمتم خوشگله
- بهت بد نمیگذره

یا اونجاش که ۷ _ ۸ تا مانتو و جین باهم میخرن...
بقرآن من رفتم مانتو بخرم دیدم گفت ۹۰۰ یه روسری نخی خریدم فقط (༎ຶ ෴ ༎ຶ)
 

فاطمه گلی

سطح
4
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Mar
1,841
23,196
مدال‌ها
6
ن پلیسا ورزشکار خانوادشو کشتن بعد دنبال انتقامه بعد دختره قاچاقچیه عاشق هم میشن یا هم دختره تهش پلیس از اب در میاد😂😂😂
همه رو شما گفتید چیزی نموند من بگم با این وضع خوشگلی اینا من حس آدم فضایی بودن بم دست میده🤣
 

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,199
9,214
مدال‌ها
7
توجه کنین که اول از همه شروع رمان رو با صدای خیلی بد و رو مخ آلارم گوشی شروع میشه.
شخصیت دختر لوس و شخصیت پسر ضد زن هست.
یکی از شخصیتا هم مخصوصا دختر، گیتاری پیانویی بلده، و یک صدایی رویایی هم داره.
مهمونی
که توش هم پر پسر و دخترای جیغ و جلف هست، و دختر داستان با حجابشون.
 

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
اتفاقا همیشه پسره مرگ پدر و مادرش یه ربطی به ماجرای این قتل خانواده دختره داره.
بعد دقت کردی؟ یه جاهایی هم هست یه دختری تو همون اداره پلیس عاشق این پسره اس، پسره هم میدونه ولی بهش محل نمیذاره
دختره خیلی عاشقه ها ولی وقتی پسره با یه نفر دیگه ازدواج میکنه هیچ تصویری ازش نیست.
لنتی یه عکس العملی چیزی 😐
حداقل یه صحنه بسازید دختره همونجا غش کنه.
با اینکه زیادی دیگه رمانتون قاطی آب نمک میشه بازم من واقعا نگران اون دخترام.

اصلا کلا ما رمانی که نشون بده بعد از ازدواج چه بلایی سر این دوتا کفتر عاشق میاد نداریم.
همشون با صحنه عروسی تموم میشن.
خیلی بخوان هنر کنن میان میزنن پنج سال بعد
دوتا بچه مثل... دنبال هم می‌دوئن

ولی واقعا زندگی واقعی این شکلی نیست
واقعا خیلی پوچه و چرت و پذته😐😂😂
 

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
همه رو شما گفتید چیزی نموند من بگم با این وضع خوشگلی اینا من حس آدم فضایی بودن بم دست میده🤣
ن اقا انقد حرص مونده رو دلم از این رمانا دق کردم هر بار من اولشو میخونم با آلارم گوشی شروع میشه سریع پاکش میکنم😂😂بعد یه چیز باحالی تو همه رمانا جرت حقیقت بازی میکنن مجبور میکنن دختره با پسره برقصهه😂😂😂😆
 

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
ن اقا انقد حرص مونده رو دلم از این رمانا دق کردم هر بار من اولشو میخونم با آلارم گوشی شروع میشه سریع پاکش میکنم😂😂بعد یه چیز باحالی تو همه رمانا جرت حقیقت بازی میکنن مجبور میکنن دختره با پسره برقصهه😂😂😂😆
اقا بزارین از خاطرات خودم بگم من از بچگی داستان مینوشتم حالا با اینکه چ مدلی بودن نمیخان صحبت کنم😂😂 بعد من تو مدرسه سال هفتم رمان مینوشتم کل کلاس دست ب دست می شد میخوندن همه میگفتن قشنگه بعد یکی از دوستامم رمان مینوشت بعد رمانی ک من مینوشتم و اون موقع خیلی ضعیف بود و فقط اسماشونو عوض میکرد وگرنه اصل داستان همون بود مینوشت بچها میخوندن غش میکردن از خنده😂😂😂😆😆😆😆😆😆الان دارم ب چیزایی ک خودم مینوشتم ب کنار ک چ وضعی بوده ب چیزایی ک اون همکلاسیمون مینوشت فکر میکنم😆😆
 
بالا پایین