- Jul
- 3,030
- 13,983
- مدالها
- 9
A Stanford University professor took his young son with him on a trip across the country. One day after their return, a package was delivered with postage due. Neither the professor nor his wife had the necessary $3, but their son produced it. Surprised, his mother asked how he came to have that much money.
“Well,” he said, “Dad was careless with money on our trip and nearly always left some on the table when we ate. So I just picked it up.”
استاد دانشگاه استنفورد، پسر خردسال خود را در سفری به سراسر کشور، با خود همراه کرد. یک روز پس از بازگشت، بستهای با هزینه پست به او تحویل داده شد. نه پروفسور و نه همسرش 3 دلار لازم را نداشتند، اما پسرشان آن را پرداخت کرد. مادرش با تعجب از او پرسید که چگونه به این مقدار پول رسیده است.
او گفت: «خب، پدر در سفری که داشتیم به شدت نسبت به پول بی احتیاط بود و تقریبا همیشه وقتی غذا میخوردیم، یه ذره پول روی میز جا میذاشت. پس من فقط اونارو برداشتم».
“Well,” he said, “Dad was careless with money on our trip and nearly always left some on the table when we ate. So I just picked it up.”
استاد دانشگاه استنفورد، پسر خردسال خود را در سفری به سراسر کشور، با خود همراه کرد. یک روز پس از بازگشت، بستهای با هزینه پست به او تحویل داده شد. نه پروفسور و نه همسرش 3 دلار لازم را نداشتند، اما پسرشان آن را پرداخت کرد. مادرش با تعجب از او پرسید که چگونه به این مقدار پول رسیده است.
او گفت: «خب، پدر در سفری که داشتیم به شدت نسبت به پول بی احتیاط بود و تقریبا همیشه وقتی غذا میخوردیم، یه ذره پول روی میز جا میذاشت. پس من فقط اونارو برداشتم».