فایل شده [خسته ام] اثر «mobina_T _ وانیا کاربر انجمن رمان بوک»

[شاید هیچکس]

....
خسته‌ام ، این عاشقی کردن جفاست
در مسیر عاشقی دل‌ها همه بهر خداست
پس چرا یک لحظه گفتی این رواست،
این یکی عاشق شدن امری جداست؟
.....​

 

[شاید هیچکس]

....
عاشقی کردن به رسم شهریار ،
غیرتی خواهد به سان کامیار
قلب ما دیگر نمی‌خواهد تو یار
دست بردار از دل ما ماهیار
..... ​

 

[شاید هیچکس]

....
دلا ، عاشق شوی ، حالت خراب است
و گر فارغ شوی ، درد و عذاب است
دلا یک لحظه تنهایش گذاری ،
سراسر زندگی خواب و سراب است
.....​

 

[شاید هیچکس]

....
تو گر راهی نداری ، فکر ما کن
دلم عاشق شده ، من را رها کن
از این گرمای سوزان تو ای یار ،
دلم خونین شده ، راهم جدا کن
.....​

 

[شاید هیچکس]

....
دلیل زندگی عاشق شدن نیس
جنون عاشقی فارغ شدن نیست
فروغ دیدنی ، حاذق شدن نیست
سراسر زندگی بالغ شدن نیست
.....​

 

[شاید هیچکس]

....
شد خزان جان و دلم اندوه‌ها من دیده‌ام
از برای ماندنت، صد ناله‌ها سر داده‌ام
گر نمانی و نخواهی شعله و این عشق من ،
در نبود و رفتنت من زندگی‌ها داده‌ام .
.....​

 

[شاید هیچکس]

....
شد خزان مهر تو و دنیای من پایان گرفت
درد و حسرت در دلم این بار هم جولان گرفت
گفتمت تا آخر این زندگی پایم بمان ،
رفتی و این عشق تو باز از دلم تاوان گرفت
.....​

 

[شاید هیچکس]

....
نای و نوای من تویی
همدم غصه‌ها تویی
یک دل پر جفا منم
حسرت و گریه‌ها تویی
.....​

 

[شاید هیچکس]

....
جرم ما چیست که در خلوت شب
این چنین کرده بدن‌هامان تب ؟
گفته بودند عاشقی مثل رطب
می نمایاند عسل را در طلب
.....
​

 

[شاید هیچکس]

....
من قسم خوردم ولی غافل ز رسم روزگار
عاشقی کردم و تاوانش بدادم در بهار
رفته جان و خسته‌ام من از برایت ای تو یار
من شکر خوردم ولی افتاده طرحت پر نگار
.....​