جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل نشده [خستگی‌ ناتمام] اثر«مریم فواضلی کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط MARYM.F با نام [خستگی‌ ناتمام] اثر«مریم فواضلی کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 733 بازدید, 15 پاسخ و 22 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع [خستگی‌ ناتمام] اثر«مریم فواضلی کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع MARYM.F
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MARYM.F
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
Sep
2,712
7,368
مدال‌ها
2
به‌نام بی‌نیاز عالم‌آرا
دیالوگ:خستگی‌ناتمام
ژانر:تراژدی، عاشقانه
اثر:مریم‌فواضلی
ویراستار: @سپید
"دیباچه"
- رفت، برای همیشه.
+ خودت می‌دونستی از اول قراره بره؟
- آره فکر می‌کردم خودم را برای رفتنش آماده کرده‌بودم اما وجودم برید با رفتنش تیکه‌ایی از وجودم رو برد من هیچ انگیزه‌ایی برای ادامه دادن ندارم.
+ اما تو قوی بودی و هستی.
1000025230.png
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
Sep
2,712
7,368
مدال‌ها
2
- خیلی حس تنهایی می‌کنم، اما این همه آدم دوستم دارند، کنارم هستند ولی کسی که باید من رو دوست داشته باشه نداره، چرا؟
+ شاید دوست‌داشتنی نبودی؟
- راست میگی، من همیشه گیر می‌دادم بهش، خودش گفت من مزخرف‌ترین آدم زندگیش هستم. شاید واقعاً راست می‌گفت ولی خب دوستش دارم.
+ قبول داری زیاده‌روی کردی؟
- آره، اما من... .
+ تو چی، چرا ساکتی؟
- داد بزنم بگم غلط کردم بر می‌گرده؟
یا اصلاً الان خواب باشم و همه‌ی این دوسال توهم و کابوس بود؛
نه تو اینجایی نه من تو این زندان انفرادی باشم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
Sep
2,712
7,368
مدال‌ها
2
- پشت همه‌ خنده‌ها صورتی غمگینه.
+ اما، همه مثل تو غمگین نیستن که!
- شاید!
+ چشم‌هات خیلی‌ خوش‌رنگ هستن‌، الماس‌های چشمت رو برای آدم بی‌ارزش هدر نده؛ برای کسی که خودش با پای خودش رفت.
- همه‌اش تقصیر منه، من بد بودم.
+ نه تو خوب بودی، همه زورت رو زدی برای نگه‌داشتنش ولی اون دوستت نداشت و نداره جیران، خودت رو مقصر ندون، با این حرف‌ها فقط خودت رو داری گول می‌زنی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
Sep
2,712
7,368
مدال‌ها
2
- خسته شدم دوست دارم داد بزنم ولی می‌دونی تارا؟کلمات زیادی تو ذهنم هست اما جمله‌ایی برای بیان وضعیت الان ندارم؛
اما تارا فقط می‌تونم یک کلمه بگم اینکه من خسته شدم، روحم خسته شد. چرا باید تو اوج جوانی موهام سفید بشن؟
هرجا نگاه می‌کنم تنهایی و تاریکی رو می‌بینم، واقعاً چرا؟
+ می‌گذره نگران نباش همه‌چی رو فراموش کن، خودت رو بسپار به گذر زمان.
- نمی‌گذره دروغه، اگه قرار بود بگذره از دوسال پیش می‌گذشت هیچ وقت نمی‌گذره.
+ اهوم، شاید راست میگی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
Sep
2,712
7,368
مدال‌ها
2
"جیران و اشکان"
- می‌خوای ولم کنی بری؟
+ خسته شدم ازت، مادرم نیستی جیران! معشوقه‌ی منی ولی نمی‌فهمی، دست از سرم بردار نمی‌خوام همچنین زنی من رو کنترل کنه.
- دوست‌داشتن و نگران شدن یعنی کنترل کردن؟
+ نمی‌فهمی، اصلاً نمی‌خواد بفهمی فقط گم‌شو از زندگیم.
[ که گفت دل نمی‌شکند؟ صدای شکستن قلبم را شنیدم، استخوانم را به درد آورد... . ]
- از اولش دوستم نداشتی؟
+ ... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
Sep
2,712
7,368
مدال‌ها
2
***​

+ بهش فکر می‌کنی؟
- نمی‌دونم شاید آره، ولی هرچی می‌بینم به یادش میفتم هر اتفاقی میفته رو براش تعریف می‌کنم ولی فکر کردن بهش رو نمی‌دونم، بعضی اوقات ترجیح میدم در ذهنم بمیره اما اون همیشه سعی می‌کنه درقلبم زنده بمونه. عشق‌ من خیلی زیاده ولی براش کم بوده. حتماً به‌خاطر این ولم کرد؟
+ چرا نمی‌خوای بفهمی تو بازیچه‌ی دستش بودی؟
- عقلم قبول داره ولی قلبم نمی‌خواد باور کنه.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
Sep
2,712
7,368
مدال‌ها
2
- آه، آه کشیدن حسرت‌هایی که تو دلم موندن رو بیشتر می‌کنه!
+ پس نکش.
- می‌میرم؛ من برای نفس کشیدن دارم تلاش می‌کنم، می‌خوای این رو هم از من بگیری؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
Sep
2,712
7,368
مدال‌ها
2
- یادته وقتی رفت، گریه نکردم؟
+ آره، یادمه از صبح تا شب به دیوار خیره بودی فکر کنم شوک بدی بهت وارد شده!
- نه، ولی دنبال بهونه برای رفتنش می‌گشتم ولی هرچی فکر می‌کردم دلیلی براش پیدا نمی‌کردم. سوالی که این دوسال براش جوابی پیدا نکردم اینکه من چی کم داشتم؟
+ هیچی باور کن ولی، لیاقتت رو نداره.
- شنیدم وارد رابطه شده، با عشق جدیدش خیلی خوشبخته.
+ متأسفم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
Sep
2,712
7,368
مدال‌ها
2
"جیران و اشکان"
- عاشقتم.
+ هیچ‌وقت ولت نمی‌کنم، جیران‌ من.
- لحن صدات، موج موهات من رو روانی کردن. بخند قربون خنده‌هات برم.
+دیوونه‌.
- من شیشه‌ عطرت رو برداشتم و هرشب قبل خواب کمی به لباسم می‌زنم تا بتونم در آغوشت بخوابم، عطرت برام مثل اکسیژنه.
+ دیوونه.
"جیران و تارا"
- دیونه نیستم، عاشق بودم!
+ چی‌؟ زمزمه نکن با صدای بلند حرف بزن تا بشنوم چی‌ میگی؟
- هر وقت ابراز محبت می‌کردم، می‌گفت دیوونه‌ایی!
+ چون می‌دونست همیشگی نیست، عشقت رو باور نکرد.
- می‌دونه من اینجام؟
+ حتی اسمت رو فراموش کرده، چه برسه بخواد دنبالت بگرده!
- هوم!
[ حق نداره دلم بشکنه؟ ]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
Sep
2,712
7,368
مدال‌ها
2
- پایان هر داستانی غم‌انگیز است؟
+ برای تو، اره!
- تنهایی حال میده ولی کلی خستگی میاره با خودش؛ مثل توپی که سعی می‌کنی شوت کنی توی دروازه ولی فلجی!
مرسی که گوش دادی به حرفام.
+ من انسان نیستم جیران من تخیلات ذهنی تو هستم، موجود زنده نیستم ساخت ذهن خودتم.
- ولی با ارزش‌تری برام تارا!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین