جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

ادبیات نوشتاری داستان کودکانه اسب آبی شاد

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات نوشتاری و صوتی کودکان توسط عاطفه حاتمی با نام داستان کودکانه اسب آبی شاد ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 77 بازدید, 28 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات نوشتاری و صوتی کودکان
نام موضوع داستان کودکانه اسب آبی شاد
نویسنده موضوع عاطفه حاتمی
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط عاطفه حاتمی
موضوع نویسنده
مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
منتقد ادبیات
ناظر تایید
Oct
889
2,369
مدال‌ها
2
اسب آبی کوچولو حسابی شاد و خوشحاله! اون میخواد برقصه!

اون رفت روی زمین و پاهاشو رو زمین میکوبید!

لگد میزد و شادی میکرد!
 
موضوع نویسنده
مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
منتقد ادبیات
ناظر تایید
Oct
889
2,369
مدال‌ها
2
قهوه‌ای که یه خدنگ خوشگل بود، گفت:

حواست کجاست؟ داشتی منو لگد میکردی! من دارم بچه‌هامو حموم میکنم! برو یه جای دیگه برقص!

اسب آبی کوچولو رفت و دنبال یه جای دیگه گشت!
 
موضوع نویسنده
مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
منتقد ادبیات
ناظر تایید
Oct
889
2,369
مدال‌ها
2
اسب آبی کوچولو حسابی شاد و خوشحاله! اون میخواد برقصه!

اون غلت زد توی گودال گل و شکم گنده و نرمشو توی گل غلتوند!
 
موضوع نویسنده
مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
منتقد ادبیات
ناظر تایید
Oct
889
2,369
مدال‌ها
2
الاغ خاکستری که داشت سطل‌های آب رو میبر، گفت:

چرا تو اینقدر میرقصی؟! چرا نمیری و یه کار به درد بخور انجام بدی؟!

اسب آبی کوچولو دلش شکسته شد!
 
موضوع نویسنده
مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
منتقد ادبیات
ناظر تایید
Oct
889
2,369
مدال‌ها
2
اسب آبی کوچولو ناراحت بود! اون دیگه نمیخواد برقصه!

اون روی یه تیکه سنگ نشست و شروع کرد به گریه کردن!

اشک‌های اسب آبی کوچولو از چشم‌هاش میریختن بیرون و میوفتادن روی زمین!
 
بالا پایین