- Feb
- 4,146
- 9,133
- مدال‌ها
- 4
درخواست تگ درخواست تگ رمان، داستان کوتاه و فن فیکشن، داستانک
- نویسنده موضوع MHP
- تاریخ شروع
اطلاعات موضوع
- Feb
- 4,146
- 9,133
- مدال‌ها
- 4
- May
- 3,012
- 21,429
- مدال‌ها
- 15
در حال تایپ - حنیفا اثر یسنا باقری
نام : حنیفا نویسنده : یسنا باقری ژانر : عاشقانه، جنایی ناظر: @"شیطان مغرور" خلاصه : دخترک به ردپای شخصیت های دست نوشته نگاه می‌کرد. «واگن، قتل، قطار، سرطان، آلبینیسم، مرگ، زندگی.» به خط هایی نگاه می‌کرد که به هم متصل می‌شدند و بند بند قصه را ایجاد می‌کردند. قصه ای که تمامی نداشت، قطاری که...
forum.romanbook.ir
سلام و نور
درخواست تگ داشتم
- Apr
- 7,429
- 29,262
- مدال‌ها
- 15
✅سلامتکمیل شده - عاشقی به وقت نقاشی اثر مبینا مغازه‌ای
نام اثر: عاشقی به وقت نقاشی نویسنده: مبینا مغازه‌ای ژانر: درام، عاشقانه ناظر: @MHP خلاصه: یکی بود، یکی نبود. در روزگاری که مردمانش عادت به بد بودن و دل شکستن دارن؛ دختر ساده‌دل و با محبت ما، غرق در دنیای نقاشی‌هاست. در یکی از روز‌های خوب خدا پسری سنگ‌دل، قلب دخترک قصه رو خرد می‌کنه و با پا...
درخواست تگ
- Apr
- 7,429
- 29,262
- مدال‌ها
- 15
✅باسلام درخواست تگ برای رمان ظرف مرا بشکست لیلی رو دارم با تشکر
در حال تایپ - ظرف مرا بشکست لیلی اثر مانش
نام رمان: ظرف مرا بشکست لیلی نام نویسنده: اسمعیل شیرازی ژانر: تراژدی، عاشقانه، اجتماعی ناظر: @NIRI خلاصه: راوی رمان در اثر بیماری دچار مشکلاتی می‌گردد؛ که زندگی او را سخت تحت تاثیر خود قرار داده و سرنوشت و زندگی او را دچار دگردیسی و تغییرات می‌کند. تا این‌که کودکی وارد زندگی او می‌گردد. باید...
- Apr
- 7,429
- 29,262
- مدال‌ها
- 15
✅سلام درخواست تگ دارمنیمه حرفه‌ای - [رمان ژرمژوئیت] اثر« کوثر ولی‌پور| کاربر انجمن رمان بوک»
عنوان: ژرمژوئیت نویسنده: کوثر ولی‌پور تگ: نیمه‌حرفه‌ای سبک نوشته: روایی لحن: ادبی عضو گپ نظارت: S.O.W(1) ژانر: معمایی، جنایی، عاشقانه خلاصه: سودای خونخواهی خفته در خیال‌اش، ساهر میشود. منجلاب پلیدی‌ها، دست و پایش را چنگ می‌زند و نجوای مرگ، در گوش‌اش طنین‌انداز میشود؛ در باور و اندیشه‌هایش،...
- Apr
- 7,429
- 29,262
- مدال‌ها
- 15
- Apr
- 7,429
- 29,262
- مدال‌ها
- 15
✅در حال تایپ - حنیفا اثر یسنا باقری
نام : حنیفا نویسنده : یسنا باقری ژانر : عاشقانه، جنایی ناظر: @"شیطان مغرور" خلاصه : دخترک به ردپای شخصیت های دست نوشته نگاه می‌کرد. «واگن، قتل، قطار، سرطان، آلبینیسم، مرگ، زندگی.» به خط هایی نگاه می‌کرد که به هم متصل می‌شدند و بند بند قصه را ایجاد می‌کردند. قصه ای که تمامی نداشت، قطاری که...
سلام و نور
درخواست تگ داشتم
- Feb
- 867
- 3,457
- مدال‌ها
- 5
- Apr
- 7,429
- 29,262
- مدال‌ها
- 15
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت نویسنده محترم
با درخواست شما مخالفت میشود
لطفا اول درخواست نقد بدهید
