فایل شده [در انتظار قاصدک ها] اثر «احمدآذربخش کاربر انجمن رمان بوک»

[ahmadazr]

نام اشعار: در انتظار قاصدک ها
نام شاعر: احمد آذربخش (رعدخاموش)
قالب شعری: سپید، کوتاه
ژانر : اجتماعی، تراژدی ، فلسفی
ویراستار: @سپید
کپیست: @girl of the night
مقدمه:

می‌بارد و می‌بارید ..
عقده‌های زندگی..

عقده‌ها آب شدند
شعرها جاری شد ..

آسمان رعدی زد ..
رعد
بر لب رود
خاموش نشست..

 

[mobina01]

با سلام.
شاعر عزیز، ضمن خوش‌آمدگویی و سپاس از انتخاب انجمن رمان بوک برای منتشر کردن آثارتان خود؛ خواهشمندیم قبل از منتشر اشعار خود، قوانین زیر را با دقت مطالعه کنید.
[قوانین ساب اشعار در حال تایپ]

پس از ارسال پانزده پست می‌توانید درخواست جلد برای اشعار خود دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

پس از گذشت پانزده پست می‌توانید درخواست تعیین سطح برای اشعارتان بدهید:
[درخواست تگ مجموعه اشعار رمان بوک]

در صورتی که نمی‌خواهید به نوشتن اشعارتان ادامه دهید و یا سوالی دارید در تاپیک زیر اعلام کنید:
[تایپک پرسش و پاسخ تالار شعر]

اگر اشعارتان به پایان رسید در این تاپیک اعلام کنید:
[اعلام پایان اشعار کاربران]

شاعران دقت کنند در صورتی که دو ماه تاپیکشان آپدیت نشود تاپیک بسته می‌شود.

●با آرزوی موفقیت شما
[مدیریت تالار شعر]​

 

[ahmadazr]

من آن خورشید

که در پناه ابر

خاموش شدم


به میل یاران

با صدای باران

فراموش شدم

ز سردی مردم

و

رعد خاموش شدم

 

[ahmadazr]

شلاقی از نورم
انعکاسی در تاریکی
من یک رعد خاموش



آه امضای من است...

 

[ahmadazr]

بی‌قلم در دست
می‌کشم پرواز
می‌کشم آواز
هان
در ذهن آسمان
اوجی ست ...

 

[ahmadazr]

پرواز را کشیدم
آواز را کشیدم

ولی در آسمان...
کسی نقاشی ام را ندید

سپس آه کشیدم...

 

[ahmadazr]

در زاغه‌ای طاووسی ست
که در پی هندوستان ست

کلاغ‌ها می‌گفتند
در خواب مترسک‌ها
در گوش دشت...

 

[ahmadazr]

آرزو را بلند گفتم
تا بامبو شوم ...

ولی ...
بوته انگوری شدم...

بوته انگوری که
آبغوره‌اش کردند ...

در شهری که
رازش به شر*اب ست...

 

[ahmadazr]

شب بلند...
راه دراز...

آه دست ما کوتاه...
آه عمر ما کوتاه...

 

[ahmadazr]

گم کرده ام
سال‌ها را...
خاطره‌ها را
کودکی‌ها را ...

شهرم را...

سال‌هاست که گم شده‌ام...