جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دلنوشته تکمیل شده دلنوشته رویاهای کاغذی اثر Faezeh1380

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کامل شده کاربران توسط ILLUSION با نام دلنوشته رویاهای کاغذی اثر Faezeh1380 ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,574 بازدید, 41 پاسخ و 14 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کامل شده کاربران
نام موضوع دلنوشته رویاهای کاغذی اثر Faezeh1380
نویسنده موضوع ILLUSION
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Lord
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,786
39,397
مدال‌ها
13
***
بی‌چاره مترسک‌‌ِ دلم‌!
عمری سر جالیزِ احساساتش مانده‌،
شاید کلاغِ شوم‌بختِ تقدیر
روزی مژده‌ی فصل
وصالت را
در مزرعه‌ی دلتنگی‌هایش
بخواند‌... !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,786
39,397
مدال‌ها
13
***
کاش می‌شد
وقت‌هایی که دلت می‌گیرد
دستِ احساست را بگیری‌،
چمدانت را پر کنی از گریه‌ها‌...
و بروی جایی که
تا به حال‌،
پای هیچ
خاطره‌ای
به آن‌جا نرسیده‌... !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,786
39,397
مدال‌ها
13
***
کاش
کسی پیدا شود‌‌...
که غروب‌های جمعه‌،
پا به پایم‌...
تمام کوچه پس‌کوچه‌های
شهر را‌،
پِی عطر نفس‌هایت‌...
بگردد‌...
و بگردد‌...
و بگردد‌... !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,786
39,397
مدال‌ها
13
***
گاهی‌...
آرزو می‌کنم‌؛
کاش
سازمانی برای
حمایت از حقوق عاشقان‌،
تاسیس می‌شد‌؛
تا روز‌های نبودنت‌،
هوای شهر را
به دلیل آلوده نبودن به نفس‌های کسی که دوستش داری‌‌؛
تعطیل کند‌... !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,786
39,397
مدال‌ها
13
***
سازمان ملل اگر می‌دانست
که در نبودت‌،
چند شام و چند سپیده‌دم
را‌،
با حسرت لحظه‌ای دیدار خیالت
به صبح رسانده‌ام‌...
تو را به جرم
‌"جنایات جنگی در ویران ساختن رویای یک دل‌"
به شورای امنیت و حمایت از حقوق شب‌زنده‌داران‌
می‌سپرد‌... !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,786
39,397
مدال‌ها
13
***
مطمئنم
گفته بودی‌:
با توام تا روز مرگ‌...
فقط گاهی
شک می‌کنم
مبادا مرده‌ام‌!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,786
39,397
مدال‌ها
13
***
هر‌شب نبودنت‌،
تاوان گزافی می‌دهم‌...
در آغوش خیالت‌،
عمرم را به آتش می‌کشم‌...
از دود آرزو‌هایم‌،
کامی می‌گیرم و آخر‌...
من می‌مانم و تنی که تمام شب‌، بوی تو را گرفته‌!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,786
39,397
مدال‌ها
13
***
بی‌چاره دلم‌!
غروب که می‌شود‌؛
پلک دلم شروع می‌کند به پریدن‌...
هوایی می‌شود‌؛ سراغت را می‌گیرد‌.
شام‌گاه که می‌رسد‌‌؛
او می‌ماند و حسرت‌هایش‌...
بی‌چاره دلم‌!
عمری است که "‌غروب‌ها‌"
مدام می‌میرد و دم نمی‌زند‌... !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,786
39,397
مدال‌ها
13
***
بی‌چاره عقل‌!
عمری
بی‌رحمانه‌،
محکوم شد‌‌...
به عاقبت‌اندیشی و منطق‌بافی‌...
اما هیچکس نفهمید
که عقل‌،
چه حماقت‌ها
و چه افکاری را‌،
برای دل تحمل نکرد‌... !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,786
39,397
مدال‌ها
13
***
هرشب‌،
روی ایوان سنگی دلت‌،
یک نخ از آرزوهایم را به آتش می‌کشم‌...
از یادت‌،
کامی می‌گیرم به تلخی حسرت‌...
خاطراتت خاکستر شده‌،
روی دلم می‌ریزد‌...
و تنم بوی دود می‌دهد‌... !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین