- Jul
- 1,435
- 7,822
- مدالها
- 6
گذشتهام از خود.
گذشتهام از آواز قمریهای پای طاقچه!
تو را سپردهام به بالهای نارنجی پروانهها؛
تو را سپردهام به عطر نارنج،
که میرسد به من از لبخند تابستان.
گذشتهام از لبخند و از اشک،
شاید از غم.
نرسیدم به دستهایت! چیزی که در دستهایم بود بالهایت بود.
گذشتهام از بالهایت.
از بالهای قمریها.
گذشتهام ز خود.
گذشتهام از آواز قمریهای پای طاقچه!
تو را سپردهام به بالهای نارنجی پروانهها؛
تو را سپردهام به عطر نارنج،
که میرسد به من از لبخند تابستان.
گذشتهام از لبخند و از اشک،
شاید از غم.
نرسیدم به دستهایت! چیزی که در دستهایم بود بالهایت بود.
گذشتهام از بالهایت.
از بالهای قمریها.
گذشتهام ز خود.
آخرین ویرایش توسط مدیر: