- Nov
- 1,025
- 8,545
- مدالها
- 3
- بالاخره راحت شدم مریم، بعد از دو سال عذاب تموم نشدنی.
+ خداروشکر! ولی... .
-ولی چی؟!
+ عسل چی میشه این وسط؟!
- دادگاهش هنوز ادامه داره اما من اجازه نمیدم دخترم کنار اون بمونه، به هر قیمتی شده حضانتش رو میگیرم.
+ اهووم، خوبه!
- تو چرا رنگت پریده از وقتی که اومدی؟! چیزی شده؟
+ ملوک خانوم هست، همین که خونهشون کنار سوپری سر کوچهاس.
- میدونم کدوم رو میگی. ولی اون چه ربطی به من و تو داره؟!
+ از من نشنیده بگیر سوده... اصلا ولش کن یه چرت و پرت الکی بود.
- حرف بزن مریم، جون به سرم کردی!
+ پیش مامانم گفته... گفته...گفته سوده حتما یه بهترش رو داشته که طلاق گرفته وگرنه کی پسره به اون خوبی و آقایی رو ول میکرد.
- چی؟!
+ گفتم که چرت گفته، به خدا مامانم همون موقع جوابش رو داد.
- اون فقط ظاهر شیک و پیکش رو دیده مریم، نه اون هیولایی که توی وجودش قایم کرده رو. همون مرد به ظاهر خوب خون من رو توی شیشه کرد، من داشتم کمکم دیوونه میشدم توی اون جهنم لعنتیش، من...من... .
+ میدونم قربونت برم، حالا تو گریه نکن.
-چرا ما زنها همیشه حتی اگه بیگناه هم باشیم گناهکار شناخته میشیم مریم؟، چرا؟!
+ خداروشکر! ولی... .
-ولی چی؟!
+ عسل چی میشه این وسط؟!
- دادگاهش هنوز ادامه داره اما من اجازه نمیدم دخترم کنار اون بمونه، به هر قیمتی شده حضانتش رو میگیرم.
+ اهووم، خوبه!
- تو چرا رنگت پریده از وقتی که اومدی؟! چیزی شده؟
+ ملوک خانوم هست، همین که خونهشون کنار سوپری سر کوچهاس.
- میدونم کدوم رو میگی. ولی اون چه ربطی به من و تو داره؟!
+ از من نشنیده بگیر سوده... اصلا ولش کن یه چرت و پرت الکی بود.
- حرف بزن مریم، جون به سرم کردی!
+ پیش مامانم گفته... گفته...گفته سوده حتما یه بهترش رو داشته که طلاق گرفته وگرنه کی پسره به اون خوبی و آقایی رو ول میکرد.
- چی؟!
+ گفتم که چرت گفته، به خدا مامانم همون موقع جوابش رو داد.
- اون فقط ظاهر شیک و پیکش رو دیده مریم، نه اون هیولایی که توی وجودش قایم کرده رو. همون مرد به ظاهر خوب خون من رو توی شیشه کرد، من داشتم کمکم دیوونه میشدم توی اون جهنم لعنتیش، من...من... .
+ میدونم قربونت برم، حالا تو گریه نکن.
-چرا ما زنها همیشه حتی اگه بیگناه هم باشیم گناهکار شناخته میشیم مریم؟، چرا؟!
آخرین ویرایش: