جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار سنایی غزنوی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام سنایی غزنوی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 597 بازدید, 63 پاسخ و 7 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع سنایی غزنوی
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

BALLERINA

سطح
6
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
6,904
15,677
مدال‌ها
11
ای همه خوبی در آغوش شما
قبلهٔ جان‌ها بر و دوش شما
ای تماشاگاه عقل نور پاش
در میان لعل خاموش شما
وی امانت جای چرخ سبز پوش
بر کران چشمهٔ نوش شما
آهوان در بزم شیران در شکار
بندهٔ آن خواب خرگوش شما
آب مشک و باد عنبر برد پاک
بوی شمشاد قصب پوش شما
کار ما کردست در هم چون زره
جوشن مشکین پر جوش شما
چند خواهد گفت ما را نوش نوش
آن لب نوشین می نوش شما
چندمان چون چشم خود خواهید مسـ*ـت
ای به بی هوشی همه هوش شما
صد چو او در عاشقیها باشدی
همچو او حیران و مدهوش شما
حلقه چون دارند بر چشمش جهان
ای سنایی حلقه در گوش شما
چون سنایی عاشقی تا کی بود
با چنین یاری فراموش شما
***
 

BALLERINA

سطح
6
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
6,904
15,677
مدال‌ها
11
ای ز عشقت روح را آزارها
بر در تو عشق را بازارها
ای ز شکر منت دیدار تو
دیده را بر گردن دل بارها
فتنه را در عالم آشوب و شور
با سر زلفین تو اسرارها
عاشقان در خدمت زلف تواند
از کمر بر ساخته زنارها
نیستم با درد عشقت لحظه‌ای
خالی از غمها و از تیمارها
بر امید روی چون گلبرگ تو
می‌نهم جان را و دل را خارها
تا سنایی بر حدیث چرب تست
غره چون کفتار بر گفتارها
دارد از باد هوس آبی بروی
با خیال خاک کویت کارها
***
 

BALLERINA

سطح
6
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
6,904
15,677
مدال‌ها
11
ای از بنفشه ساخته بر گل مثال‌ها
در آفتاب کرده ز عنبر کلال‌ها
هاروت تو ز معجزه دارد دلیل‌ها
ماروت تو ز شعبده دارد مثال‌ها
هرروز بامداد برآیی و بر زنی
از مشک سوده بر سمن تازه‌خال‌ها
ای کاشکی ز خواسته مفلس نبودمی
تا کردمی فدای جمال تو مال‌ها
نی بر امید فضل گذارم همی جهان
آخر کند خدای دگرگونه حال‌ها
***
 

BALLERINA

سطح
6
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
6,904
15,677
مدال‌ها
11
ما باز دگرباره برستیم ز غم‌ها
در بادیهٔ عشق نهادیم قدم‌ها
کندیم ز دل بیخ هواها و هوس‌ها
دادیم به خود راه بلاها و الم‌ها
اول به تکلف بنوشتیم کتب‌ها
و آخر ز تحیر بشکستیم قلم‌ها
لبیک زدیم از سر دعوی چو سنایی
بر عقل زدیم از جهت عجز رقم‌ها
اسباب صنم‌هاست چو احرام گرفتیم
در شرط نباشد که پرستیم صنم‌ها
***
 

BALLERINA

سطح
6
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
6,904
15,677
مدال‌ها
11
مرحبا مرحبا برای هلالا
آسمان را نمای کل کمالا
چند ازین پرده ز آفتاب برون آی
جان ما را بخر ز دست خیالا
اندر آی اندر آی تا بشناسیم
از جمال تو حال را ز محالا
ای همه روی بر خرام به منظر
تا رهد دیده زین شب همه خالا
اشهب صبح در گریزد از شرم
چون بجنبد ز ابلق تو دوالا
روشنی را نشان به اوج شرف بر
تیرگی را فگن به برج و بالا
ای ز پرده زمانه آمده اینجا
مرحبا مرحبا تعالی تعالا
عقل و دینمان ببر تراست مباحا
جان و دلمان ببر تراست حلالا
تا سنایی چو دید گوید ای مه
حبذا و جهک المبارک فالا
***
 

BALLERINA

سطح
6
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
6,904
15,677
مدال‌ها
11
در ده پسرا می مُروَّق را
یاران موافق موفق را
زان می که چو آه عاشقان از تف
انگِشت کند بر آب زورق را
زان می که کند ز شعله پُرآتش
این گنبد‌خانهٔ معلق را
هین خیز و ز عکس باده گلگون کن
این اسبِ سوارخوارِ ابلق را
در زیر لگد بکوب چون مردان
این طارم زرق‌پوش ازرق را
گه ساقی باش و گه حریفی کن
ترتیب فروگذار رونق را
یک دم خوش باش تا چه خواهی کرد
این زهد مزور مزیق را
یک ره به دو باده دست کوته کن
این عقلِ درازقدِّ احمق را
بنمای به زیرکان دیوانه
از مصحف باطل آیت حق را
بر لاله مزن ز چشم سنبل را
بر پسته منه ز ناز فندق را
بیرون شو ازین دو رنگ و این ساعت
همرنگ حریر کن ستبرق را
مشکن به طمع مرا تو ای ممسک
چونان که جریر مر فرزدق را
گر طمع میان‌تهی سه حرف آمد
چار است میان‌تهی مطوق را
در تختهٔ اول ار بنوشتی
بی شکل حروف علم مطلق را
کم زان باری که در دوم‌تخته
چون نسخ کنی خط محقق را
در موضع خوشدلان و مشتاقان
موضوع فروگذار و مشتق را
شعر تر مطلق سنایی خوان
آتش درزن حدیث مغلق را
***
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
آنجا که سر تیغ ترا یافتن ست
جان را سوی او به عشق بشتافتن ست

زان تیغ اگر چه روی برتافتن ست
یک جان دادن هزار جان یافتن‌ست
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
مسلمانان! سرای عمر در گیتی دو در دارد
که خاص و عام و نیک و بد، بدین هردو گذر دارد

دو در دارد حیات و مرگ، کَانْدر اوّل و آخر
یکی قفل از قضا دارد، یکی بند از قَدَر دارد

چو هنگام بقا باشد، قضا این قفل بُگشاید
چو هنگام فنا آید، قَدَر این بند بردارد

اجل در بند تو دائم، تو در بند اَمَل، آری
اجل کار دگر دارد، اَمَل کار دگر دارد

هر آن عالِم که در دنیا به این معنی بیندیشد
جهان را پُرخطر بیند، روان را پُرخطر دارد

هر آن‌ک.س کو گرفتار است اندر منزل دنیا
نه درمان اجل دارد، نه سامانِ ضرر دارد

اَیا سرگشته‌ی دنیا! مشو غرّه به مهر او
که بس سرکش که اندر گور، خشتی زیر سر دارد

طمع‌در سیم‌و زر چندین‌مکن گر دین‌و دل خواهی
که دین و دل تبه کرد آنکه دل در سیم و زر دارد

جهان پُر آتشِ آز است و بیچاره دل آن‌ک.س
که او اندر صمیم دل، از آن آتش شرر دارد

چه نوشی شربت نوشین و آخر ضربت هجران
همه رنجت هَبا گردد، همه کارت هدر دارد

تو اندر وقت بخشیدن، جهانی مختصر داری
جهان از روی بخشیدن، تو را هم مختصر دارد

«سنایی» را مسلّم شد که گوید زهد پُرمعنی
نداند قیمت نظمش هر آن کو گوش کَر دارد...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
گفتی که چو راه آشنایی گیری
اندر دل و جان من روایی گیری

کی دانستم که بی‌وفایی گیری
در خشم شوی کم سنایی گیری
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
آنجا که سر تیغ ترا یافتن ست
جان را سوی او به عشق بشتافتن ست

زان تیغ اگر چه روی برتافتن ست
یک جان دادن هزار جان یافتن‌س
 
بالا پایین