- Sep
- 5,799
- 27,078
- مدالها
- 2
یا رب :
یار رب بده امشب که مرا شوق شرابم،
دیوانه ترین عابده مستانهی خاکم.
ره را چه کنم هر چه کنم سوی تو آیم؛
من لحظهای از ذکر تو را وقف نجویم.
دیگر نپسندید جهان را که خموش است؛
گر دجله شوم کوه شوم باز تو خوانم.
عمرم که رود بی دل و غافل که منم من،
پس جان و جهانم به چه بود و به چه دانم؛
آن شورترین سیرت دوران مشقت،
گر صبر کنی هیچ نیاید ز حیاتم؛
پندی که دهد ریشهای از ناب بزرگان،
گوشی تو بده گنج فزانی است برایم؛
دنیا چه شود ظلم شده دستهبهدسته،
ویران شده خانه خرابم چه بگویم؛
دستان خلایق که زده جامهی آلود،
نامی است به شیطان لعین و ز هوایم؛
ای وای بشر در ره او وصل دو راهی؛
دور هست مرا دیده به تابی چه توانم؛
وانگه که شود باز صدایی به صنوبر،
آن راز و نیازی که بگوید به نمازم؛
یار رب بده امشب که مرا شوق شرابم،
دیوانه ترین عابده مستانهی خاکم.
ره را چه کنم هر چه کنم سوی تو آیم؛
من لحظهای از ذکر تو را وقف نجویم.
دیگر نپسندید جهان را که خموش است؛
گر دجله شوم کوه شوم باز تو خوانم.
عمرم که رود بی دل و غافل که منم من،
پس جان و جهانم به چه بود و به چه دانم؛
آن شورترین سیرت دوران مشقت،
گر صبر کنی هیچ نیاید ز حیاتم؛
پندی که دهد ریشهای از ناب بزرگان،
گوشی تو بده گنج فزانی است برایم؛
دنیا چه شود ظلم شده دستهبهدسته،
ویران شده خانه خرابم چه بگویم؛
دستان خلایق که زده جامهی آلود،
نامی است به شیطان لعین و ز هوایم؛
ای وای بشر در ره او وصل دو راهی؛
دور هست مرا دیده به تابی چه توانم؛
وانگه که شود باز صدایی به صنوبر،
آن راز و نیازی که بگوید به نمازم؛
آخرین ویرایش توسط مدیر: