جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه‌ی «چاوکال» | لیلی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته فرهنگ و ادب توسط VIXEN با نام مجموعه‌ی «چاوکال» | لیلی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,666 بازدید, 25 پاسخ و 13 بار واکنش داشته است
نام دسته فرهنگ و ادب
نام موضوع مجموعه‌ی «چاوکال» | لیلی
نویسنده موضوع VIXEN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط روحاء
موضوع نویسنده

VIXEN

سطح
6
 
"دخترِ آ. بهرنگی"
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
3,058
28,987
مدال‌ها
8
Negar_۲۰۲۲۰۸۲۹_۱۴۳۲۱۱.png
عنوان: «چاوکال»
نویسنده: لیلی
ناظر : @اود دنیز
ژانر: تراژدی، عاشقانه
ویراستار: @AYSU
کپیست:
مقدمه:
روژدای مادرت،
رفیقِ تنهایی‌های دیگری،
چاوکالِ یک زن که من باشم!
با من بگو،
که کدام ازدحام،
تو را از دیده‌ی خون‌بارِ من گرفت؟!
کدام خیابان تو را در خود گم کرد؟
کدام دست، تو را سوی خود کشید
تا سبزیِ سرِ من را، ز پیش دلِ سرخ بِبَرد؟
و اکنون کدام قاضی می‌خواهد مرا،
به جرم جنون به بند بکشد.

***​
پ.ن: برای الهامی که موهای فر داشت،
از طرف همان مجنون که لیلی بود.

به تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۱
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

روحاء

سطح
7
 
مدیر ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
نویسنده حرفه‌ای
کاربر ویژه انجمن
خاطره نویس انجمن
May
3,416
21,156
مدال‌ها
15
Picture1 (2) (1).png


عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
♡قوانین تایپ دلنوشته♡

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
♡تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته♡

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید:
♡تاپیک جامع درخواست تگ دلنوشته♡

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
♡تاپیک جامع درخواست جلد♡

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
♡تاپیک اعلام پایان دلنوشته♡

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
♡سوالات و مشکلات دلنویسان♡

با آرزوی موفقیت برای شما،
♡تیم مدیریت تالار ادبیات♡
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

VIXEN

سطح
6
 
"دخترِ آ. بهرنگی"
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
3,058
28,987
مدال‌ها
8
وای از آن روزی که شاعری بخواهد شماتت کند،
این آخرین تکه‌های دفترِ پاره‌ی مرا،

یا بیایند و بگویند آنقدر از دلهره‌هایت
بابت نبودنش ننویس... .
بگذارید خلاصه کنم، نمی‌شود!
یا بهتر بگویم، نمی‌توانم.
آخر هرگز در زندگی خودم را درحالی که قلم در دست دارم
و این‌چنین لرزش بر جانم نشسته ندیده بودم؛
آشفته گیسو!

با این حجم آشفته دل، چه کرده‌‌ای؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

VIXEN

سطح
6
 
"دخترِ آ. بهرنگی"
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
3,058
28,987
مدال‌ها
8
ماریا برای کامو؛
آیدا برای احمد... .
و تو با کیلومترهایی که جگر من را سوزانیده‌اند.
اگر تو نباشی و نباشی و نباشی،
من همان بوف کورِ ساعت چهار صبحم،
که در خود خون می‌ریزد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

VIXEN

سطح
6
 
"دخترِ آ. بهرنگی"
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
3,058
28,987
مدال‌ها
8
سیاه‌پوش باش؛
اما در آغوشِ این لیلیِ سیه رو بمان.
اصلاً تو بیا و تا صبح از جنازه‌ی امید و آرزو بگو،
اما در اتاقِ این زنِ تنهای جمع!

انگار تازه فهمیده‌ام،
که کارم از افسوس می‌گذرد اگر تو نباشی... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

VIXEN

سطح
6
 
"دخترِ آ. بهرنگی"
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
3,058
28,987
مدال‌ها
8
اگر تو نباشی،
نه خدا می‌داند و نه مجنون افسانه‌ای شهر،
نه دشت‌های خشکیده‌ و برهوتِ عاشقی،
که این من، سراب است یا حقیقتِ بی‌آبی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

VIXEN

سطح
6
 
"دخترِ آ. بهرنگی"
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
3,058
28,987
مدال‌ها
8
نجواهای زنی مدام در سرم می‌پیچد؛
زنی که انگار دلش را چهل تکه کرده‌اند

و دریغا از قسمتی سهم خویش!
آه مردمانی که دیگر نمی‌شناسمتان،
کجا برده‌اید چاوکالم را؟
که تمام نویدِ بی‌جان خود را، به او دخیل بسته بودم.
 
موضوع نویسنده

VIXEN

سطح
6
 
"دخترِ آ. بهرنگی"
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
3,058
28,987
مدال‌ها
8
اما اگر تا صبح نتوانم چهره‌ات را،
آن مهتابِ بیرون آمده از پشت ابر را، از خواب و خیالم بگیرم چه؟
حتماً تا سپیده‌دم خواهم نوشت، از نبودن، از تو.
تویی که از درب غم آمدی و عاشق کردی... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

VIXEN

سطح
6
 
"دخترِ آ. بهرنگی"
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
3,058
28,987
مدال‌ها
8
رها کردی‌‌ام یا گرفتند از من، چه فرقی می‌کند؟
غروب آفتاب تو را برد یا موج‌های خروشان اندوه... .
مگر کسی هست به حال ما بگرید؟!
آه از آن برگ‌های ریخته؛
آه از آن شعرهایی که در کمد پنهان ماند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

VIXEN

سطح
6
 
"دخترِ آ. بهرنگی"
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
3,058
28,987
مدال‌ها
8
در من فروکش نمی‌کند غم،
و انبوهِ ابرهای سیاه از آسمانم نخواهند رفت.
در این میانه تو تنهاتری یا من؟
چاوکالم! خنده‌ی بغض‌آلودِ میان سوزش زخم... .
کیستی که اگر نباشی؛ مرا در خود به دار می‌آویزند؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین