موضوع نویسنده
- Jul
- 2,588
- 5,193
- مدال‌ها
- 2
دو نقل قول از دو نویسنده دربارۀ شخصیت:
معرفی کتاب مروری بر کتاب «می‌خواهم فیلمنامه بنویسم» از احمد طالبی‌نژاد
- نویسنده موضوع شیر کاکائو
- تاریخ شروع
اطلاعات موضوع
موضوع نویسنده
- Jul
- 2,588
- 5,193
- مدال‌ها
- 2
در ادامه نویسندۀ کتاب «می‌خواهم فیلمنامه بنویسم» توضیحات کوتاهی راجع‌به تفاوت سینما و ادبیات در ارتباط با شخصیت ارائه می‌دهد. او همچنین در ادامۀ مطلب به تفاوت تیپ و شخصیت اشاره می‌کند و در نکتۀ پایانی به اهمیت زبان در معرفی شخصیت می‌پردازد.
موضوع نویسنده
- Jul
- 2,588
- 5,193
- مدال‌ها
- 2
تفاوت سینما و ادبیات در ارتباط با شخصیت
در ادبیات نویسنده این فرصت و امکان را دارد که به یاری واژه‌ها شخصیت را توصیف کند و خواننده را وادارد تا از آن واژه‌ها تندیسی در ذهن خود بسازد. اما در سینما باید این تندیس را نشان بدهید؛ هم در یک نگاه و هم در طول فیلم.
در ادبیات نویسنده این فرصت و امکان را دارد که به یاری واژه‌ها شخصیت را توصیف کند و خواننده را وادارد تا از آن واژه‌ها تندیسی در ذهن خود بسازد. اما در سینما باید این تندیس را نشان بدهید؛ هم در یک نگاه و هم در طول فیلم.
موضوع نویسنده
- Jul
- 2,588
- 5,193
- مدال‌ها
- 2
تفاوت تیپ با شخصیت
تیپ‌ها معمولأ برآیند یک قشر یا طبقۀ اجتماعی هستند و هویت مستقل ندارند. به تعریف دیگری تیپ‌ها شبیه به هم هستند و شناسنامۀ جمعی دارند. در حالی که شخصیت‌ها شناسنامۀ فردی دارند و هیچ دو شخصیتی را نمی‌توان یافت که کاملاً به هم شبیه باشند؛ و این همان فردیت و شخصیت مستقل است. ویژگی شخصیت مستقل واقعی و باورپذیر بودن او است که احساس همذات‌پنداری را در مخاطب برمی‌انگیزد.
تیپ‌ها معمولأ برآیند یک قشر یا طبقۀ اجتماعی هستند و هویت مستقل ندارند. به تعریف دیگری تیپ‌ها شبیه به هم هستند و شناسنامۀ جمعی دارند. در حالی که شخصیت‌ها شناسنامۀ فردی دارند و هیچ دو شخصیتی را نمی‌توان یافت که کاملاً به هم شبیه باشند؛ و این همان فردیت و شخصیت مستقل است. ویژگی شخصیت مستقل واقعی و باورپذیر بودن او است که احساس همذات‌پنداری را در مخاطب برمی‌انگیزد.
موضوع نویسنده
- Jul
- 2,588
- 5,193
- مدال‌ها
- 2
زبان شخصیت
یکی از بهترین راه‌ها برای معرفی شخصیت زبان (دیالوگ) است. هر انسانی بسته به اینکه در کدام جغرافیای طبیعی، اقلیمی، فرهنگی و چه پایگاه اجتماعی و طبقاتی به دنیا آمده و رشد کرده، زبان ویژه‌ای دارد و منظور از زبان البته نوع گویش، لحن و واژگانی است که انسان‌ها در مراودات کلامی‌شان به کار می‌برند. بنابراین کلام هرکسی تا حدودی معرف هویت و شخصیت او نیز هست. وقتی دارید شخصیتی را بنا می‌کنید، باید طرز حرف‌زدن او و واژگانش را به گونه‌ای انتخاب کنید که با فرهنگ و حرفه‌‌اش سنخیت داشته باشد. باید ظرفیت و اندازۀ درک و فهم شخصیت‌ها را در نظر بگیرید تا دیالوگ‌های آن‌ها تبدیل به شعار نشوند.
یکی از بهترین راه‌ها برای معرفی شخصیت زبان (دیالوگ) است. هر انسانی بسته به اینکه در کدام جغرافیای طبیعی، اقلیمی، فرهنگی و چه پایگاه اجتماعی و طبقاتی به دنیا آمده و رشد کرده، زبان ویژه‌ای دارد و منظور از زبان البته نوع گویش، لحن و واژگانی است که انسان‌ها در مراودات کلامی‌شان به کار می‌برند. بنابراین کلام هرکسی تا حدودی معرف هویت و شخصیت او نیز هست. وقتی دارید شخصیتی را بنا می‌کنید، باید طرز حرف‌زدن او و واژگانش را به گونه‌ای انتخاب کنید که با فرهنگ و حرفه‌‌اش سنخیت داشته باشد. باید ظرفیت و اندازۀ درک و فهم شخصیت‌ها را در نظر بگیرید تا دیالوگ‌های آن‌ها تبدیل به شعار نشوند.
موضوع نویسنده
- Jul
- 2,588
- 5,193
- مدال‌ها
- 2
چگونه از نقطۀ صفر، داستان را شروع کنیم؟
این را باید دانست که شیوۀ ثابتی برای شروع داستان وجود ندارد و همه چیز به نگاه، ذوق، سلیقه و شگردهایی بستگی دارد که فیلمنامه‌نویس بر اثر خلاقیت یا به تقلید از آثار پیشینیان در ذهن خود دارد. در پایین به نمونه‌هایی از چگونگی شروع کردن داستان اشاره شده است.
۱ . با معرفی شخصیت اصلی فیلمنامه شروع کنید.
۲ . با نشان دادن مکان، زمان، فضا، لحن و قسمت‌هایی از زندگی شخصیت اصلی شروع کنید.
۳ . با صحنه‌ای شروع کنید که شخصیت اصلی غایب است.( پیش از ورود قیصر به تهران، می‌دانیم خواهرش به خاطر دست درازی خودکشی کرده و برادر بزرگش توسط متجاوزان به قتل رسیده است، در چنین شروعی اطلاعات بیننده از شخصیت اصلی بیشتر است.)
۴ . بازگشت به گذشته: در این حالت ماجرایی در گذشته اتفاق افتاده و شما برا شکافتن آن ماجرا به گذشته باز می‌گردید. مثل فیلم همشهری کین
۵ . رفتن به آینده: اتفاقی در آینده رخ داده و شما ماجرا را شرح می‌دهید تا به آن برسید. مثل فیلم جدایی نادر از سیمین
۶ . با یک نوشته شروع کنید. این نوشته می‌تواند به یک حادثۀ تاریخی اشاره داشته باشد، یا یک اندیشه و باور قلبی باشد. مثل داستان بوف کور هدایت.
این را باید دانست که شیوۀ ثابتی برای شروع داستان وجود ندارد و همه چیز به نگاه، ذوق، سلیقه و شگردهایی بستگی دارد که فیلمنامه‌نویس بر اثر خلاقیت یا به تقلید از آثار پیشینیان در ذهن خود دارد. در پایین به نمونه‌هایی از چگونگی شروع کردن داستان اشاره شده است.
۱ . با معرفی شخصیت اصلی فیلمنامه شروع کنید.
۲ . با نشان دادن مکان، زمان، فضا، لحن و قسمت‌هایی از زندگی شخصیت اصلی شروع کنید.
۳ . با صحنه‌ای شروع کنید که شخصیت اصلی غایب است.( پیش از ورود قیصر به تهران، می‌دانیم خواهرش به خاطر دست درازی خودکشی کرده و برادر بزرگش توسط متجاوزان به قتل رسیده است، در چنین شروعی اطلاعات بیننده از شخصیت اصلی بیشتر است.)
۴ . بازگشت به گذشته: در این حالت ماجرایی در گذشته اتفاق افتاده و شما برا شکافتن آن ماجرا به گذشته باز می‌گردید. مثل فیلم همشهری کین
۵ . رفتن به آینده: اتفاقی در آینده رخ داده و شما ماجرا را شرح می‌دهید تا به آن برسید. مثل فیلم جدایی نادر از سیمین
۶ . با یک نوشته شروع کنید. این نوشته می‌تواند به یک حادثۀ تاریخی اشاره داشته باشد، یا یک اندیشه و باور قلبی باشد. مثل داستان بوف کور هدایت.
موضوع نویسنده
- Jul
- 2,588
- 5,193
- مدال‌ها
- 2
در بخش پایانی آموزش‌های فیلمنامه‌نویسی، نویسنده دربارۀ پایان و پایان‌بندی و همچنین چند نمونه از ساختارهای روایتی فیلمنامه توضیحاتی ارائه داده که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.
موضوع نویسنده
- Jul
- 2,588
- 5,193
- مدال‌ها
- 2
پایان‌بندی فیلمنامه در کتاب «می‌خواهم فیلمنامه بنویسم»
لازم است در ابتدای فیلمنامه پایان داستان را بدانیم اگرچه ممکن است در طی نوشتن فیلمنامه پایان آن دگرگون شود. هر ماجرایی پایانی دارد و همانطور که نقطه‌ای مشخص و فرموله‌شده برای آغاز وجود ندارد_ شاید بتوان گفت که معنایی هم ندارد_ برای پایان فیلمنامه و داستان نیز چنین است.
لازم است در ابتدای فیلمنامه پایان داستان را بدانیم اگرچه ممکن است در طی نوشتن فیلمنامه پایان آن دگرگون شود. هر ماجرایی پایانی دارد و همانطور که نقطه‌ای مشخص و فرموله‌شده برای آغاز وجود ندارد_ شاید بتوان گفت که معنایی هم ندارد_ برای پایان فیلمنامه و داستان نیز چنین است.
موضوع نویسنده
- Jul
- 2,588
- 5,193
- مدال‌ها
- 2
دو نوع پایان از جنبۀ مضمونی و محتوایی
پایان خوش: در اینجا شخصیت اصلی فیلم سرانجام به پیروزی می‌رسد. اگر فقیر باشد ثروتمند می‌شود و اگر عاشق باشد به وصال می‌رسد…
پایان تلخ یا سیاه: پایان تلخ برعکس پایان خوش اتفاق می‌افتد و به نوعی اعتراض به شرایط اجتماعی را به نمایش می‌گذارد…
هر دوی این پایان‌بندی‌ها سلیقه‌ای است و به سلیقۀ نویسندۀ آن بستگی دارد.
پایان خوش: در اینجا شخصیت اصلی فیلم سرانجام به پیروزی می‌رسد. اگر فقیر باشد ثروتمند می‌شود و اگر عاشق باشد به وصال می‌رسد…
پایان تلخ یا سیاه: پایان تلخ برعکس پایان خوش اتفاق می‌افتد و به نوعی اعتراض به شرایط اجتماعی را به نمایش می‌گذارد…
هر دوی این پایان‌بندی‌ها سلیقه‌ای است و به سلیقۀ نویسندۀ آن بستگی دارد.
موضوع نویسنده
- Jul
- 2,588
- 5,193
- مدال‌ها
- 2
دو روش پایان‌بندی
پایان بسته یا قطعی: این پایان طوری اتفاق می‌افتد که تکلیف همه چیز در فیلمنامه مشخص شده است. بدکاران به سزای اعمال خود رسیده‌اند و عاشقان به وصال دست یافته‌اند و دیگر ابهامی باقی نمانده است. در اینجا هیچ پرسش و سؤالی دربارۀ سرنوشت و آیندۀ شخصیت اصلی فیلم در ذهن مخاطب ایجاد نمی‌شود.
پایان باز: در پایان باز از سویی باید فیلمنامه به پایان برسد و از سویی دیگر قرار نیست تکلیف همه چیز و همه ک.س برای تماشاگر روشن شود. این یکجور ایهام است و ایهام لازمۀ پایان باز است. در این حالت داستان پس از پایان فیلم در ذهن تماشاگر ادامه می‌یابد و مدتی او را با خود درگیر می‌کند. مهم‌ترین کارکرد پایان باز فعال کردن ذهن مخاطب و ایجاد پرسش‌های متعدد در برابر او است.
پایان بسته یا قطعی: این پایان طوری اتفاق می‌افتد که تکلیف همه چیز در فیلمنامه مشخص شده است. بدکاران به سزای اعمال خود رسیده‌اند و عاشقان به وصال دست یافته‌اند و دیگر ابهامی باقی نمانده است. در اینجا هیچ پرسش و سؤالی دربارۀ سرنوشت و آیندۀ شخصیت اصلی فیلم در ذهن مخاطب ایجاد نمی‌شود.
پایان باز: در پایان باز از سویی باید فیلمنامه به پایان برسد و از سویی دیگر قرار نیست تکلیف همه چیز و همه ک.س برای تماشاگر روشن شود. این یکجور ایهام است و ایهام لازمۀ پایان باز است. در این حالت داستان پس از پایان فیلم در ذهن تماشاگر ادامه می‌یابد و مدتی او را با خود درگیر می‌کند. مهم‌ترین کارکرد پایان باز فعال کردن ذهن مخاطب و ایجاد پرسش‌های متعدد در برابر او است.
