- Jun
- 12,597
- 40,149
- مدالها
- 25
محدود: اندک | معدود: شمرده شده | تعداد محدودی صندلی خالی باقی مانده است. معدود دوستانی دارم که با آنها صمیمی هستم. |
مژده: بشارت | مژدگانی: پاداشی برای خبر خوب | مژده بده یار پسندید مرا. برای خبر خوبی که داشت، مژدگانی گرفت. |
مطرح: به جای طرح کردن، مورد بحث | شاخص: برجسته، شناخته شده | پس به جای اینکه بگوییم: او از چهرههای مطرح سیاسی است، باید بگوییم او از چهرههای شاخص سیاسی است. |
مظنون: صفت مفعولی و به معنی کسی که به او شک کنند و بد گمان باشند. | ظنین: صفت فاعلی و به معنی کسی است که به دیگری بدگمان است. | جمله «او در این قضیه ظنین است»، در معنی «او در این قضیه مشکوک است»، نادرست است. |