آموزشی مروری بر کلمات مشابه که به غلط به جای همدیگر به کار می‌روند

[شاهدخت]

افغان: اهل کشور افغانستان

افغانی: واحد پول افغانستان، منسوب به افغانستان

دیروز با یک زن افغان آشنا شدم.

 

[شاهدخت]

بخشودن: عفو کردن

بخشیدن: عطا کردن

قلمروی بخشودن گسترده است. تمام دارایی‌اش را به کودکان بی‌سرپرست بخشید.

 

[شاهدخت]

بها: قیمت، ارزش هر چیزی

بهاء: روشنی،‌ درخشندگی، رونق، زیبایی، فر و شکوه

برای به دست آوردن این تجربه، بهای سنگینی پرداختم. بهاءالدین: رونق و شکوه دین

 

[شاهدخت]

بیرق: پرچم	بیدق: پیاده در شطرنج
تزویج: به همسری دادن	ازدواج: انتخاب همسر
تسریع: یعنی سرعت بخشیدن و شتاب دادن به کاری	تصریح: سخنی را به روشنی گفتن	برای موفقیت این پروژه در زمان مقرر، باید در مطالعات اولیه تسریع کنیم.

 

[شاهدخت]

تصفیه: پاک کردن، صاف و صفر کردن

تسویه: مساوی کردن، برابر کردن و موازنه در حساب

 

[شاهدخت]

تصنیف: نگارش مطالبی بدون اتکار به منابع و تنها با اتکا به یافته‌های نویسنده است؛ مثل آثار ادبی یا داستانی.

تألیف: گردآوری و نگارش موضوعی به کمک منابع مختلف

 

[شاهدخت]

چنانکه: آن طوری که

چنانچه: اگر

چنانکه به شما گفتم باید طبق دستورالعمل رفتار کنید. چنانچه آمدید و من نبودم، تماس بگیرید.

 

[شاهدخت]

خزینه: مخزن آب گرم حمام	خزانه: محل نگهداری پول
درب: در عربی به در بزرگ و دروازه گفته می‌شود.	در: کلمه فارسی	میان فارسی زبانان به اشتباه این‌طور تصور می‌شود که کلمه درب از در، ادبی‌تر است.
رییس جمهوری: این عبارت، مصدر است و وقتی به کار می‌رود که از نقش و جایگاه رییس جهور بخواهیم حرف بزنیم.	رییس جمهور: شخص رییس جمهور

 

[شاهدخت]

شامل: اسم فاعل، یک کل که زیرمجموعه‌هایی دارد.	مشمول: اسم مفعول، چیزی یا کسی که زیر مجموعه یک کل قرار می‌گیرد.	این سبد خرید شامل چند کالای ضروری است. نیازمندان به زودی مشمول یارانه می‌شوند.
شرایط: شرط‌ها، پیمان‌ها، قراردادها بنابراین نباید بگوییم شرایط خانوادگی خوب نیست.	اوضاع: جمع وضع، احوال. باید به جای شرایط به کار برده شود.	اوضاع خانوادگی خوب نیست. اوضاع مالی او بعد از پروژه جدید به کل تغییر کرده است. برای این قرارداد، شرایط جدیدی وضع شده است.

 

[شاهدخت]

قیمومت: قیم بودن، این کلمه ساخته فارسی زبانان است و اشکال ساختاری دارد.	قیمومیت: مصدر جعلی از قیمومت و کاربرد آن نادرست است.
کاندید: کلمه انگلیسی یه معنای بی‌پرده و رک	کاندیدا: نامزد
گرام: کلمه انگلیسی به معنای نگارش و رسم	گرامی: محترم