مشاعره مشاعره با اشعار شاعران

[Tara Motlagh]

یادم از قامتِ یار آید و مرغِ دل‌ِ زار
چون به سروی نگرم بال‌فشان، فاخته‌ای

 

[پایان]

یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند در رضای یار

 

[Tara Motlagh]

روزی زِ چشم مردم و روزی به پای تو!
عُمرِ مرا ببین که به افتادگی گذشت

 

[پایان]

تمنا میکنم برگرد
بدون تو نمی مونم
تو این روزای دل مرده
دیگه با غم نمی تونم

 

[Tara Motlagh]

می‌روی؟ باشد، ولی رسم است هنگامِ وداع
یکدگر را گرم می‌گیرند یاران در بغل

 

[پایان]

لبش می‌بوسم و در می‌کشم می
به آب زندگانی برده‌ام پی

 

[پایان]

لبش می‌بوسم و در می‌کشم می
به آب زندگانی برده‌ام پی

 

[Tara Motlagh]

یا رب به‌که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به ک.س ننمود آن شاهدِ هرجایی

ساقی چمن گل را بی‌رویِ تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

 

[پایان]

یار من باش که زیب فلک و زینت دهر

از مه روی تو و اشک چو پروین من است

 

[amir mohamad]

ترک یاری کردی از وصل تو یاران را چه حظ
دشمن احباب گشتی دوستداران را چه حظ

چون ندارد وعده وصل تو امکان وفا
غیر داغ انتظار امیدواران را چه حظ