- Jan
- 277
- 1,829
- مدالها
- 2
تا که مردیم همه یار شدندیک دل کم است برای عاشق تو شدن
صد دل هم بیاید باز حرفی هست
تا که خفتیم همه بیدار شدند
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!تا که مردیم همه یار شدندیک دل کم است برای عاشق تو شدن
صد دل هم بیاید باز حرفی هست
تا که مردیم همه یار شدند
تا که خفتیم همه بیدار شدند
یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرددانی که چرا سر نهان با تونگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
درد آن است که یار در منزل و،یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غم دیدهی ما شاد نکرد
مرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدمدرد آن است که یار در منزل و،
ما خفته بمانیم
درد آن است که در جمع مطربان،
باز هم ما نشسته بمانیم
ملک جمشید ندارم که ز تو بوسه خرممرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخورملک جمشید ندارم که ز تو بوسه خرم
اینک اینک من و دل گر به دلی خرسندی
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رودیوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
دلم را آهنی کردم مبادا عاشقت گرددرهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود
یارب به کمند عشق پا بستم کندلم را آهنی کردم مبادا عاشقت گردد
ندانستم توی ظالم دلی آهنربا داری
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک