مشاعره مشاعره با حرف " خ "

[نیما نصر]

خیالِ رویِ تو در هر طریق همره ماست
نسیم موی تو پیوندِ جانِ آگه ماست

 

[~swampflower~]

خوشا ان دل که دلدارش تو گردی
خوشا جانی که جانانش تو باشی

 

[ill_mah]

خمار آلوده ام سود و زیان خود نمی دانم
به یک پیمانه سودا می کنم دنیا و عقبی را

 

[~swampflower~]

خوش وخرمی وکامرانی
کسی دارد که خواهانش توباشی

 

[نیما نصر]

خبر دارم که در فردای فرداها
بهار ِ بهترینی هست.

دری را می‌گشایی:
پشت آن، درهای دیگر هم
خبر دارم
گشوده می‌شود آن آخرین در هم.

بهاری پشت آن در
لحظه‌ها را می‌شمارد باز
و هر قفلی
کلیدی تازه دارد باز.

من از دیروزهایِ رفته دانستم
که در امروز ِ ما تقدیر ِ فردا آفرینی هست
خبر دارم
بهار بهترینی هست!

 

[ill_mah]

خلق اگر در تو خست ناگه خار
تو گُل خود از او دریغ مدار

 

[~swampflower~]

خبرت هست که از خوبی خود،بی خبری؟
بخدا خوب تراز خوب تر از خوبتری؟

 

[نیما نصر]

خدا آن حس زیبایی است
که در تاریکی صحرا
زمانی که هراس مرگ میدزدد سکوتت را
یکی همچون نسیم دشت میگوید:
کنارت هستم ای تنها……….

 

[mobina01]

خرم شد از ملاحت تو عهد دلبری
فرخ شد از لطافت تو روزگار حُسن

 

[نیما نصر]

خبرت نیست که بیچاره تن من به جهان
بندهٔ خاص تو از جان شده بی روی و ریا