جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف " د"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط mobina01 با نام مشاعره با حرف \" د\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 20,463 بازدید, 687 پاسخ و 10 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \" د\"
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط کیـانـا.T

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
درد دل را به که گویم که بداند

درد دل را به که گویم که بخواهد
دل نمیرد تا ابد گر عشق باشد جان دل
تن چو جان پاینده گردد گر برد فرمان دل
دمیده در دلم نور امیدی
نگاهم کرده الله بَه چه نویدی

هزاربار گویمت شکر به قدر نیست
نظر انداخته آن بالا سری بَه چه نویدی
دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم
دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمی‌بینم

دمی با همدمی خرم ز جانم بر نمی‌آید
دمم با جان برآید چون که یک همدم نمی‌بینم
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
درم از دیده چکان است به یاد لب لعلت
نگهی باز به من کن که بسی در بچکانم

سخن از نیمه بریدم که نگه کردم و دیدم
که به پایان رسدم عمر و به پایان نرسانم
 

Dijor

سطح
2
 
کاربر رمان بوک
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
1,321
4,220
مدال‌ها
5
درم از دیده چکان است به یاد لب لعلت
نگهی باز به من کن که بسی در بچکانم

سخن از نیمه بریدم که نگه کردم و دیدم
که به پایان رسدم عمر و به پایان نرسانم
دیرنه است این عشقِ ای دردانه
دیرنه است این عشق ای فرزانه
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
دیرنه است این عشقِ ای دردانه
دیرنه است این عشق ای فرزانه
دلا من قدر وصل او ندانستم تو می‌دانی
کنون دانستم و سودی نمی‌دارد پشیمانی

شب وصل تو شد روزی و قدرش من ندانستم
به دشواری توان دانست قدر روز آسانی
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و غوغا
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و غوغا
دل بستم اندر مهر او تا او برای من شود
بیگانه کشتم از دو اندام بدن تا آشنای من شود

مهرش بجان میکاشتم تا بر دهد مهر و وفا
دردش بدل می داشتم کاخر دوای من شود
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,780
مدال‌ها
7
دیگر هیچ چیز
نمی‌خواهد مرا تسکین دهد!
دور از تو من شهری در شبم ای آفتاب
و غروبت مرا می‌سوزاند
من به دنبالِ سحری سرگردان می‌گردم...
 

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
دیگر هیچ چیز
نمی‌خواهد مرا تسکین دهد!
دور از تو من شهری در شبم ای آفتاب
و غروبت مرا می‌سوزاند
من به دنبالِ سحری سرگردان می‌گردم...
در حیث روزی از نو گفتم حدیث عشق
گفتن شنو که از من دردا شود پاکا
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
در حیث روزی از نو گفتم حدیث عشق
گفتن شنو که از من دردا شود پاکا
دیدن آن سرو نازم آرزوست
دیده ام صد بار و بازم آرزوست

قد او را گفته ام عمر دراز
از خدا عمر درازم آرزوست
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,780
مدال‌ها
7
دارم دلی اما چه دل؟ صدگونه حرمان در بغل
چشمی و خون در آستین، اشکی و طوفان در بغل

باد صبا از کوی تو گر بگذرد سوی چمن
گل غنچه گردد تا کند بوی تو پنهان در بغل
 
بالا پایین