جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف "ز"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط mobina01 با نام مشاعره با حرف \"ز\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 5,636 بازدید, 243 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \"ز\"
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط amir mohamad

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,781
مدال‌ها
7
زخم خوردیم و کسی جرات فریاد نداشت
هیچ ک.س در دل خود خاطره ای شاد نداشت

همه درگیر غنی سازی غیرت بودیم
شهر از کاوه و آرش جنمی یاد نداشت

عشق سرکوب شد و پشت اساطیر شکست
کوه دیگر صنمی با دل فرهاد نداشت

سال ها در پی انکس که دلم را ببرد
شهر را گشتم و افسوس پریزاد نداشت

حافظ از بوسه و معشوق نوشت و حق داشت
قرن او هر دو قدم یک ون ارشاد نداشت

مرگ انگونه به دور سر ما می چرخید
که خدا مسخ شد و قدرت امداد نداشت

خواستم فاش کنم هر چه که در دل دارم
سر بیچاره دل دیدن جلاد نداشت
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
زیبایی ات را

در لحظه ای حبس می کنم و

به دیوار می آویزم!

بافه ای از گیسوانت

از قاب بیرون می ریزد!

دوباره می فهمم

نه در عکس

نه در نگاه

نه در روسری

و نه در واژه های این شعر

زیبایی تو

در هیچ قابی

محصور شدنی نیست
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,781
مدال‌ها
7
ز بیتابی بسی شب گرد کویت تا سحر گشتم
سحرگه چون دعایی بی‌اثر نومید برگشتم
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,781
مدال‌ها
7
ز اولین نکته که تفسیر نمودم از عشق
کرد اقرار به استادی من ، استادم
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
زنهار دلا به خود مده ره غم را

مگزین به جهان صحبت نامحرم را
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
زیرکانه بوسه های بی صدا یادش بخیر
زیر باران بوی مرطوب هوا یادش بخیر

اینکه می گفتم که را تو دوست می داری و تو
می زدی فریاد و می گفتی تو را یادش بخیر

آن نگاه مهربانت ، آن تبسم های شاد...
بر زبانت هر چه گفتی ناسزا یادش بخیر

روی ساحل؛ پابرهنه ؛ روسری در دست باد
ریخته بر شانه موهایت؛ رها ، یادش بخیر

گوشمان بر نغمه های تار از شب تا به صبح
اصفهان و دشتی و شور نوا یادش بخیر

شعر ، موسیقی، صدای غرش دریا و موج
با تو خیلی ، با تو خیلی چیزها یادش بخیر
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
ز آتش شهوت برآوردم تو را

و اندر آتش بازگستردم تو را

از دل من زاده‌ای همچون سخن

چون سخن من هم فروخوردم تو را
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
زنده ام بي تو همين قدر که دارم نفسي
از جدايي نتوان گفت به جز آه سخن

بعد از اين در دل من شوق رهايي هم نيست
اين هم از عاقبت از قفس آزاد شدن
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
زهره من بر فلک شکل دگر می‌رود

در دل و در دیده‌ها همچو نظر می‌رود

چشم چو مریخ او مسـ*ـت ز تاریخ او

جان به سوی ناوکش همچو سپر می‌رود
 
بالا پایین