جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف "س "

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط mobina01 با نام مشاعره با حرف \"س \" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 5,763 بازدید, 275 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \"س \"
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ستایش شهریوری
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
529
1,366
مدال‌ها
4
سال ها گذشت ..
عمر ها گذشت ..
حرف هایت گذشت ..

خاطره هایت همچو دم و بازمم
به رخ کشیده میشود
اشگ در حلقه چشمانم جمع میشود
کی میخواهی پایان دهی ؟
خسته شده ام
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,779
مدال‌ها
7
سخن عشق تو بی‌آن‌که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر می‌دهد از حال نهانم

گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم
باز گویم که عیان است چه حاجت به بیانم
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
ساده گفتی باورم کن ! با تو می مانم ولی
رفتی و در شعر تو خط خورده ای دیگر شدم

باز هم در وحشت بی انتهای فاصله
با هجوم تلخ شب تا صبح همبستر شدم

در میان شعله ناباوری ها سوختم
سوختم در لحظه های بی تو، خاکستر شدم

گفته بودی اولین بیت غزل های منی
حیف رفتی و دوباره مصرع آخر شدم
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
سر باز کرد این بار هم یک‌ زخم تازه
خودکار، دفترچه، قلم، یک زخم تازه

در راه مکتب فرش کردم بستر خون
هر روز دارم دست کم، یک زخم تازه

فوج پرستو کوچ کرده دسته دسته
ما مانده‌ایم وهر قدم، یک زخم تازه

وا می‌کنم تا بقچه‌‌اش را می‌شود کشف
در بین کیف دخترم، یک زخم تازه

خورشید، خون آلود در چنگ شب‌تار
بر شانه‌هایم بار غم، یک زخم تازه

نامم هزاره می‌زند تاریخ هر روز
بر فرق من سنگ ستم، یک زخم تازه
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
سایه ام را بتکانید تکانم ندهید
لا اقل کوچه ی بن بست نشانم ندهید

مدتی هست به هر بیت خودم می لرزم
از گسل های تنم هی هیجانم ندهید

خنده ام گریه ی شوق است به هرجا نکشید
هی مرا ربط به اخبار جهانم ندهید

بگذارید دلم یک شبه فرسوده شود
مژده ی تلخترین فصل خزانم ندهید

به خودم زل زده ام مثل کبوتر انگار
زاده ی استرسم هی فورانم ندهید

بال در من نزند عشق چه کاری بکند ؟
بهتر آنست که هی نیش به جانم نزنید
 
بالا پایین