مشاعره مشاعره با حرف " ق "

[Tara Motlagh]

قصدم نشستن بود
اما کنارت
نه چشم انتظارت!
قصدم شکستن غرورم بود
اما در آغوشت
نه زیر پایت!
قصدم زندگی بود
اما با تو
نه با خاطراتت!
قصدم پیر شدن بود
اما به پایت
نه به دستت!

 

[پایان]

قسم بخورمنو تو باور کردی
قسم بخور که رفتی بر می گردی
قسم بخوربه عشقمون که هرگز
جزمن به هیچ کسی تو دل نبندی

 

[ill_mah]

قلبِ عاشق می‌تپد تنها براے یک نفر
باید از عالم بُرید و ماند، پاے یک نفر

گاه، از آیینه هم باید فرارے بود و دید ...
عڪسِ خود را بین قابِ چشم‌هاے یک نفر

جایگاهے اختصاصے باید از آغوش ساخت
تنگ، باید ڪرد آن را قدّ جاے یک نفر

مثل ڪوهِ برف، در بهمن نباید سست بود
دل فقط باید بریزد با صداے یک نفر

آرزوهاے محالِ دیگران باید شد و ...
مستجابِ ربّناهاے دعاے یک نفر

روے هر بامے نباید رفت، از پرواز گفت
بال، باید جَلد باشد در هواے یک نفر...

 

[پایان]

قاب خالی، روی دیوار اتاقم،
انتظارِعکسِ خوشرویِ تو را خواهد کشید.

 

[-پریزاد-]

قلب هر خاکی که بشکافد، نشانش عاشقی ست هر گلی که غنچه زد، نامش شقایق می شود

خلیل ذکاوت

 

[-پریزاد-]

قفس تنگ فلک، جای پرافشانی نیست یوسفی نیست در این مصر که زندانی نیست

صائب تبربزی

 

[-پریزاد-]

قطره ی اشکیم اما در درون دل نهان گر به سوی دیده ره یابیم دریا می شویم

مسکین بخارایی

 

[-پریزاد-]

قدر و بهای مرد نه از جسم فربه است بل قدر مردم از سخن و علم پر بهاست

ناصر خسرو

 

[-پریزاد-]

قضا رفت و قلم بنوشت فرمان تو را جز صبر کردن چیست درمان

ویس و رامین

 

[-پریزاد-]

قرض است کارهای بدت نزد روزگار یک روز اگر ز عمر تو ماند ادا کند

شفایی کاشانی