جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مشاعره مشاعره با حرف " م "

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط mobina01 با نام مشاعره با حرف \" م \" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 13,861 بازدید, 705 پاسخ و 13 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \" م \"
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط .AikA.

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,078
مدال‌ها
3
مثل آن جسم که از روح جدا می ماند
از منِ بعدِ تو، یک مرده به جا می ماند

عشقِ بی حد به کسی داشتن، آن خود کشی است؛
که به جان دادنِ در راه خدا می ماند

رفتنت، حادثه ای بود که با دیدن آن
تا همیشه، دهن پنجره وا می ماند

بد شکسته ست دلم، این همه دلداریِ تو
آب دادن به گلی سوخته را می ماند

جای آزادگی، احساس اسارت دارد
هر که از بند تو ای عشق، رها می ماند
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,078
مدال‌ها
3
من خودم دیدم تمامِ شب چراغش روشن‌ است

رفتنت را ڪوچہ هم باور نڪردہ مثلِ من ...
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,741
45,637
مدال‌ها
7
مومنم کردی به عشق و جا زدی تکلیف چیست
بر مسلمانی که کافر می شود پیغمبرش
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,388
مدال‌ها
2
من که مشغول خودم بودم و دنیای خودم
می نوشتم غزل از حسرت و رویای خودم
من که با یک بغل از شعرسپیدم هرشب
می نشستم تک و تنها لب دریای خودم
به غم انگیز ترین حالت یک مرد قسم
شاد بودم به خدا با خود ِ تنهای خودم
بی خبر از خطر و زخم زمین می خوردم
فارغ از درد و غم و وحشت فردای خودم
من به مغرور ترین حالت ممکن شاید
نوکر و بنده ی خود بودم و آقای خودم
ناگهان خنده ی تو ذهن مرا ریخت به هم
بعد من ماندم و این شوق تمنای خودم
من نمی خواستم این شعر به اینجا برسد
قفل و زنجیر زدم بردل و برپای خودم
من به دلخواه ِخودم حکم به مرگم دادم
خونم امروز حلال است، به فتوای خودم
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,741
45,637
مدال‌ها
7
موهایت را
به من بسپار بلدم ببافم
سخت تر از رویا که نیست
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,388
مدال‌ها
2
من از این دنیا فقط تنها به یک«تو» راضی‌ام
تا قیامت قلب من همواره خواهان تو است
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,078
مدال‌ها
3
من دختر شیرین سخن دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین دل آزار

من اهل دل و چای هل و لعل نگارم
تو اهل شب و شعر سپید و لب سیگار

من فلسفه ی عشقم و اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه و ادگار

من پنجره ای رو به غزل... خواجه ی شیراز
تو سخت ، پر از خشتی و مانند به دیوار

با این همه عاشق شده ام دست خودم نیست
من دختر شیرین سخن دوره ی قاجار
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,388
مدال‌ها
2
من از این خط و خطوط صورتم میترسم
من ازاین آب به هاونگ زدن میترسم
عمر ما شد که تلف ما نگشتیم کسی
من ازاین عمر تلف کردنها میترسم
 

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
654
4,972
مدال‌ها
2
من دوش قضا یار و قدر پشتم بود
نارنج زنخدان تو در مشتم بود

دیدم که همی گزم لب شیرینش
بیدار چو گشتم سر انگشتم بود
 
بالا پایین