مشاعره مشاعره با حرف " ن"

[پایان]

نازنینا دل من امشب پریشانی چرا ؟
دور گردیده ز من افتان و خیزانی چرا ؟

 

[Raaz67]

نکند بی‌خبر از ما به در خانه پیشین
به سراغ غزل و زمزمه یار آمده باشد

 

[پایان]

نکند فکر کنی در دل من یاد تو نیست
گوش کن نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست

 

[amir mohamad]

نزنم نمک به زخمی که همیشگی است ، باری
که نه خسته ی نخستین نه خراب آخرینم

تب بوسه ایم از آن لب به غنیمت است امشب
که نه آگه ام که فردا چه نشسته در کمینم

 

[پایان]

نشسته ام به در نگاه می کنم
دریچه آه میکشد
تو از کدام راه می رسی؟
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی ام درین امید پیر شد
نیامدی و دیر شد…
شکفتی چون گل و پژمرده ای از من
خزانم دیدی و آزردی از من
به آوردی و گرنه با چنین ناز
اگر دل داشتم می بردی از من

 

[amir mohamad]

نشسته ام به در نگاه می کنم
دریچه آه میکشد
تو از کدام راه می رسی؟
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی ام درین امید پیر شد
نیامدی و دیر شد…
شکفتی چون گل و پژمرده ای از من
خزانم دیدی و آزردی از من
به آوردی و گرنه با چنین ناز
اگر دل داشتم می بردی از من

نالهٔ عجز نوای لب خاموش خودم
نشئهٔ شوقم و درد می بیجوش خودم

بحر جولانگه بیباکی و من همچو حباب
در شکنج قفس از وضع ادب‌ کوش خودم

 

[پایان]

ناز بانو، دلبرم، چشم از رخت برداشتم
زانچه دیدم شرم دارم من غلط پنداشتم
در گمانم راه درمان ترک آغوش تو بود
ترک آغوشت نکرده تخم نفرت کاشتم

 

[amir mohamad]

ناز بانو، دلبرم، چشم از رخت برداشتم
زانچه دیدم شرم دارم من غلط پنداشتم
در گمانم راه درمان ترک آغوش تو بود
ترک آغوشت نکرده تخم نفرت کاشتم

نیستم یک دم ز درد و محنت هجران خلاص
کو اجل تا سازدم زین درد بی درمان خلاص

کار دشوار است برمن ، وقت کار است ای اجل
سعی کن باشد که گردانی مرا آسان خلاص

 

[پایان]

نشاید شاهد زیبا نبخشاید می حمرابه صورت
چون که زیبایی به معنی کار زیبا کن

 

[amir mohamad]

نشاید شاهد زیبا نبخشاید می حمرابه صورت
چون که زیبایی به معنی کار زیبا کن

ناز چشمان تو هر لحظه غزل میسازد
یک نگاه تو عجب جنگ و جدل میسازد

ناز چشمان تورا شعر کنم در دل شب
تا که مهتاب ننازد به جمالش هر شب