مشاعره مشاعره با حرف " ن"

[.F.atima]

نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد حسن لرزید که صاحب نظری پیدا شد


اقبال لاهوری

 

[.F.atima]

ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق

برو ای خواجه ی عاقل هنری بهتر از این؟

حافظ

 

[.F.atima]

نقش زیبای "جوانی"را شبی دیدم بهخواب

از غم او دیگرم در چشم گریان خواب نیست

مهدی سهیلی

 

[.F.atima]

ناله ام در سی*ن*ه ماند و استخوانم در گلو

تا خروش خفته را از دل برارم چاه کو؟

مهدی سهیلی

 

[پایان]

نه همین اهل زمین را همه باب اللهیم

نه فلک در دورانند بدور سرما

بر ما پیر خرد طفل دبیرستانست

فلسفی مقتبسی از دل دانشور ما

 

[Tara Motlagh]

نسبت عشق به من، نسبتِ جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاق‌ترم یا تو به من؟

 

[پایان]

ناز بانو، دلبرم، چشم از رخت برداشتم
زانچه دیدم شرم دارم من غلط پنداشتم

 

[Tara Motlagh]

نمی‌دانم که را دیدم که از خود می رود هوشم
جنون آهسته می‌گوید مبارک باد در گوشم

 

[amir mohamad]

نمیدانم چه میخواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته است

در تنگ قفس باز است وافسوس
که بال مرغ آوازم شکسته است

 

[پایان]

بازگونه همی‌رود این نرد

جفت و طاق از چه روی می‌بازند

چون ندانند جفت را از فرد