مشاعره مشاعره با حرف "پ"

[پایان]

پاییز، رنگ زندگی پُر غمِ من است
من درک می‌کنم غمِ این سرخ و زرد را

 

[رهاااا]

پیش ما یاقوت یاقوتست و گوهر گوهر است

دأب ما اینست یعنی قدر گوهر نشکنیم

 

[ill_mah]

چون که تابستان بشد از ما برون
فصل پاییز آمد و شب واژگون

از برای این دل غم دیده یار
من چه دارم در نگون فصل چو مار

غم ز غمخواران بگیرد دشت را
دل ز بیماران بگیرد خشم را

ناله‌ی نالان شوند و مهربان
اشک من دیگر نمی آید گران

فک کنم اشتباهی شده 🤭

 

[پایان]

پرده ی خوش آن بود کز پس آن پرده دار

با رخ چون آفتاب سایه نماید نگار

 

[Tara Motlagh]

پاییز به دل می‌نشیند
نه ‌برای رنگهای زیبایش
نه برای میوه‌ها و بوی بارونش
پاییز مهری دارد که در هیچ فصلی نیست

 

[Serenya]

پردهٔ صبر می درد عارضش از نظاره ای
خون عقیق می خورد لعل وی از مکیدنی

 

[پایان]

پای تا سر غرق لذت می شوم
محو چشمان قشنگت می شوم
با لبانت می کنم
وصف چشمت واژه سازی می کنم

 

[Miss.Ghazal]

پری دارم
پری پرواز کنان در آسمان
پری دارم
پری برای فتح این جهان

 

[Miss.Ghazal]

پاهایمان توان در این راه ندارد
خدایمان هست، دلم غم ندارد

 

[پایان]

پرستو از کدامین سو می آیی!؟

پرستو با کدامین باد همپایی٬

پرستو لحظه ای بر بام ما بنشین٬

بگو از سرزمین سبز رویایی