جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف "پ"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط ! ~ ARYA TOSI ~ ! با نام مشاعره با حرف \"پ\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 5,796 بازدید, 214 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \"پ\"
نویسنده موضوع ! ~ ARYA TOSI ~ !
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط amir mohamad

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
پای تویی دست تویی هستی هر هست تویی
بلبل سرمست تویی جانب گلزار بیا

گوش تویی دیده تویی وز همه بگزیده تویی
یوسف دزدیده تویی بر سر بازار بیا
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
پری رویِ گل اندامم نگیر از من خـیالت را
کـه دارم بـینِ رویاها تبِ شوقِ وصـالت را

به بوی ناب میخکها شدیداً کرده ام عادت
درون کـوچه می ریزی مگر زلف شلالت را

میان کوچه می مردم اگر روزی نمی دیدم
لب سرخ و رخ ماه وسیاهی های خالت را

از آن روزی که‌ با نازِ نگاهت شاعـرم کردی
به جای باده می نوشم غـزل های زلالت را

دلیل ِ شکوه هایم را ولی دیگــر نپرسیدی
مگر پاسخ نمی دادم جوابِ هـر سؤالت را

هنوز ای شاخه ی پُرگل خدا داند پشیمانم
که مثلِ ساقه ی پیچک نپیچـیدم نهالت را

بدونِ روی مهتابت حریم خانه تاریک است
نگیر از مـن عسل بانو شبی برقِ جمالت را
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,780
مدال‌ها
7
پنداشتی که کوره سوزان عشق من
دور از نگاه گرم تو خاموش می شود؟

پنداشتی که یاد تو ، این یاد دلنواز
در تنگنای سی*ن*ه فراموش می شود؟
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3

‌پیدا بکن یک آدم آدم‌تری را
و شانه‌های محکم و محکم‌تری را

آقای خوبی که دلش سنگی نباشد
معشوق‌های دوستت دارم‌تری را

من را رها کن، هرچه ‌می‌خواهی تو داری
از دست خواهی داد چیز کمتری را

با گیسوانت باد بازی کرد و رقصید
و زد رقـم آینده‌ی درهم‌تری را

تو آخر این داستان باید بخندی
پس امتحان کن عاشق بی‌غم‌تری را

من می‌روم آرام آرام از همه‌ چیز
هر روز می‌بینی من مبهم‌تری را

من را ببخش، از این خداحافظ، خداحا ...
پیدا نکردم واژه‌ی مرهم‌تری را
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,780
مدال‌ها
7
پیش تو هرقدر از دلتنگی‌ام گفتم نشد
درد دل کردم ولی از دردهایم کم نشد

هیچ‌ک.س جای تو را در خاطراتم پر نکرد
بردی از یادم ولی یادت فراموشم نشد
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
پیش از این
عاشقان از عشقشان که می‌گفتند
می‌خندیدم!
اما به مهمانخانه که بازگشتم
قهوه‌ام را در تنهایی که نوشیدم
دانستم که چگونه
خنجری از تبار عشق پهلو می‌شکافد
و بیرون نمی‌رود...
 
بالا پایین