جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره حرف "ش"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط Tara Motlagh با نام مشاعره حرف \"ش\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 11,255 بازدید, 446 پاسخ و 8 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره حرف \"ش\"
نویسنده موضوع Tara Motlagh
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط amir mohamad
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,793
مدال‌ها
7
شب ما تا به قیامت نشود روز، که هست
پردهٔ روز قیامت شب تنهایی ما

مگرش زلف تو زنجیر نماید ور نه
در همه شهر نگنجد دل صحرایی ما
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
شراب خورده و خِوی کرده می‌روی به چمن

که آبِ روی تو، آتش در ارغوان انداخت

به بزمگاهِ چمن دوش مسـ*ـت بگذشتم

چو از دهانِ توام غنچه در گمان انداخت
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,793
مدال‌ها
7
شهرخالی است ز عشاق مگر ڪز طرفی
دستی از غیب برون آید و ڪارے بڪند
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
شبی در محفلی ذکر علی بود
شنیدم عاقلی فرزانه فرمود:
اگر دوزخ به زیر پوست داری
نسوزی گر علی را دوست داری
اگر مهر علی در سی*ن*ه ات نیست
بسوزی گر هزاران پوست داری
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,793
مدال‌ها
7
شاه بیتم را نوشتم از تو وُ زیبائی ات
تاجِ شاهنشاهیِ اشعار من چشمانِ توست...
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,793
مدال‌ها
7
شکستم،
افتادم،
زخم زدن،
اما سبز شدم
از همان زخم های عمیق
از همان ترک های برداشته شده
از همان اعتماد های رفته
باز فرو ریختم و ساخته شدم
 

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
657
5,016
مدال‌ها
2
شب ها که دریا گهواره ام می شود

و سوسوی ستاره های رنگ پریده

رویِ موج های عریض اش استراحت می کند

آن زمان خودم را از همه کارها و عشق ها رها می کنم

آرام می شوم و تنها نفس می کشم

دریایی تکانم می دهد

که سرد و ساکت در دل هزاران چراغ آسمان دراز کشیده



هسه
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
شیر و روباه شکاری چو بدست آرند

روبهش پوست برد، شیر خورد رانش

کشور ایمن جان خانهٔ دیوان شد

ک.س ندانست چه آمد به سلیمانش
 

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
657
5,016
مدال‌ها
2
شب آرامی بود

می روم در ایوان، تا بپرسم از خود

زندگی یعنی چـه؟

………..

مادرم سینی چایی در دست

گل لبخندی چید، هدیه اش داد بـه مـن

خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا

لب پاشویه نشست

……….

پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد

شعر زیبایی خواند، و مرا برد، بـه آرامش زیبای یقین

……….

با خودم میگفتم:

زندگی، راز بزرگی اسـت کـه در مـا جاریست

زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست

رود دنیا جاریست

زندگی، آبتنی کردن دراین رود اسـت
 
بالا پایین