جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره حرف " چ "

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط mobina01 با نام مشاعره حرف \" چ \" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 9,441 بازدید, 402 پاسخ و 6 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره حرف \" چ \"
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SOLEMN

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
چای داغی به دست داری و ، در فضایی که عطر و بوی هل است
حس خوب سبک شدن دارد،درد و دل با کسی که دردِ دل است

چادرش طرح چادر عربی ،در دو چشمش خلیج ایرانی
خنده هایش شکفتن غنچه ، طرح صورت ظریف و باب دل است

اهل درس و کتاب و اندیشه ، با نگاهی جدید و امروزی
عاشق منطق مطهری و ،توی کیفش کتابی از هگل است

مینشینی کنار او اما ، میرود یک کمی به انورتر
بی مهابا تو حرف میزنی و، همنشینت ولی کمی خجل است

توی چشمش نگاه می کنی و ، ناگهان لفظ دوستت دارم
و امیدی که پوچ می شود از، خنده ای که به اخم متصل است

پشت بندش سکوت سنگینی ، استرس توی چشم هر دو نفر
حال روزت شبیه حیوانِ، چارپایی که مانده توی گل است

فکر او در کنار حرف پدر ، به کسی دل نبند، دلبندم
فکر تو در شب حنابندان ، پیش تشویق و دست و جیغ و کل است

طاقت رو برو شدن با هم ،نیست توی نگاه هر دو نفر
پشت هامان به پشت یکدیگر،گریه پایان تلخ این دوئل است

چای سرد نخورده ای مانده، یک نفر روی تخت خوابیده
یک نفر بی قرار در بین ،کوچه پس کوچه های شهر ول است
عربی را همیشه مردودم ،از جدایی همیشه میترسم
بلدم فعل جمع را اما ،مشکلم با ضمیر منفصل است‌
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,793
مدال‌ها
7
چون برکه‌ی یخ بسته پر از حسرتم ای ماه!
دل بی تو چه شب‌های درازی که شکسته‌است
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
242
1,331
مدال‌ها
3
چون مادر موی لطیفش را نوازش می کند و آهسته او را در بالین می خواباند و گرم نگاه گی دارد، آری خورشید و عزیزترینش زمین را می گویم
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,793
مدال‌ها
7
چون سایه هما که فتادن عروج اوست
ز افتادگی زیاده شود اعتبار ما
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
242
1,331
مدال‌ها
3
چمن شگفت و مرا عقده ز دل نگشود

گلی نچیدم و بگذشت نوبهار دریغ
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
چمن شگفت و مرا عقده ز دل نگشود

گلی نچیدم و بگذشت نوبهار دریغ
چمنی که تا قیامت گل او به بار بادا
صنمی که بر جمالش دو جهان نثار بادا

ز بگاه میر خوبان به شکار می‌خرامد
که به تیر غمزه او دل ما شکار بادا
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
242
1,331
مدال‌ها
3
چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی
دل و جان فدای رویت بنما عذار مارا
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
چاره ای نیست دچارم کن و بر بادم ده
که من از باد هم انگار که بی خانه ترم

هر شب اینگونه به ناچار غزل میگویم
ور نه از مرز غزلهای تو پر چانه ترم
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: mobina01

BALLERINA

سطح
6
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
6,493
15,485
مدال‌ها
11
چهره و موی غبار آلودشان
مغز پر آتش، دل پردودشان
 
بالا پایین