مشاعره مشاعره حرف " چ "

[Tara Motlagh]

چه باشد پیشه عاشق بجز دیوانگی کردن
چه باشد ناز معشوقان بجز بیگانگی کردن

 

[amir mohamad]

چه باشد پیشه عاشق بجز دیوانگی کردن
چه باشد ناز معشوقان بجز بیگانگی کردن

چند رنجانی نگارا این دل مشتاق را
یا سلامت خود مسلم نیست مر عشاق را

هر کرا با عشق خوبان اتفاق آمد پدید
مشتری گردد همیشه محنت مخراق را

 

[فرهاد آزادی]

چو بستی در به روی من به کوی صبر رو کردم

چو درمانم نبخشیدی به دردِ خویش خو کردم

 

[amir mohamad]

چو بستی در به روی من به کوی صبر رو کردم

چو درمانم نبخشیدی به دردِ خویش خو کردم

چون عشق به کام مشتری کار کند
وز جنس غم آرایش بازار کند

یک جو به هزار جان فروشد از غم
تا زاری ای از پی ات خریدار کند

 

[BALLERINA]

چند ازین لاف و بارنامهٔ تو

در چنین منزلی کثیف و نژند

 

[شاید هیچکس]

چه کردی با جهانم که به دور از یاد تو
قلبم
نمی‌لرزد نمی‌کوبد نمی‌خندد نمی‌رقصد

 

[شاید هیچکس]

چاقو برای خودكشی راه قشنگی نيست
وقتی شبی از چشم هايت می‌توان افتاد

 

[amir mohamad]

چشم اگر پوشیده باشد دل نمی گردد سیاه
بیشتر تاریکی این خانه از جام است وبس

سیرنرگس زار چشم لاله رویان کرده ام
پرده شرم وحیادر چشم بادام است وبس

 

[فرهاد آزادی]

چه در دل من چه در سر تو
من از تو رسیدم به باور تو
تو بودی و من به گریه نشستم
برابر تو به خاطر تو
به گریه نشستم بگو چه کنم
با تو شوری در جان بی تو جانی ویران
از این زخم پنهان میمیرم
نامت در من باران یادت در دل طوفان
با تو امشب پایان میگیرم...

 

[amir mohamad]

چه در دل من چه در سر تو
من از تو رسیدم به باور تو
تو بودی و من به گریه نشستم
برابر تو به خاطر تو
به گریه نشستم بگو چه کنم
با تو شوری در جان بی تو جانی ویران
از این زخم پنهان میمیرم
نامت در من باران یادت در دل طوفان
با تو امشب پایان میگیرم...

چون شرط وفا هیچ به جز ترک جفا نیست
گر ترک جفا را نکنی شرط وفا نیست

ک.س بار نبست از سر کویت که دو صد بار
در هر قدم او را نظری سوی قفا نیست