- Sep
- 1,442
- 4,062
- مدالها
- 2
چون تنور لاله از دودی نشد قسمت پذیرچند به ناز پرورم مهر بتان سنگدل
یاد پدر نمیکنند این پسران ناخلف
کاش می افتاد آتش در اجاق بخت ما
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!چون تنور لاله از دودی نشد قسمت پذیرچند به ناز پرورم مهر بتان سنگدل
یاد پدر نمیکنند این پسران ناخلف
چند روزی است که دورم ز رخ ساقی و جامچون تنور لاله از دودی نشد قسمت پذیر
کاش می افتاد آتش در اجاق بخت ما
چون نظر کردن همه اوصاف خوب اندر دلستچند روزی است که دورم ز رخ ساقی و جام
بس خجالت که به روی آمد ازین تقصیرم
چشم پرنور که مسـ*ـت نظر جانانستچنان زندگانی کن اندر جهان
که چون مرده باشی نگویند مرد
شود گیج وحدت ز جام الست
هر آن کـو چو حافظ می صاف خورد
چو شوقم دید در ساغر مى افزودچشم پرنور که گیج نظر جانانست
ماه از او چشم گرفتست و فلک لرزانست
خاصه آن لحظه که از حضرت حق نور کشد
سجده گاه ملک و قبله هر انسانست
چه شب است یا رب امشب که ستارهای برآمدچو شوقم دید در ساغر مى افزود
بگفتم ساقى فرخنده پى را
رهانیدى مرا از قید هستى
چو پیمودى پیاپى جام مى را
چه حالت است که گل در سحر نماید رویچه شب است یا رب امشب که ستارهای برآمد
که دگر نه عشق خورشید و نه مهر ماه دارم
مکنید دردمندان گله از شب جدایی
که من این صباح روشن ز شب سیاه دارم
چشم گریان تو نازم ، حال دیگرگون ببینچه حالت است که گل در سحر نماید روی
چه آتش است که در مرغ صبحخوان گیرد
چه پرتو است که نور چراغ صبح دهد
چه شعله است که در شمع آسمان گیرد
چشم من در ره این قافله راه بماندچشم گریان تو نازم ، حال دیگرگون ببین
گریه ی لیلی کنار بستر مجنون ببین
بر نتابید این دل نازک غم هجران دوست
یارب این صبر کم و آن محنت افزون ببین
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک