جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده مغزنِشین | حمیم کاربر انجمن رمان‌بوک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط ثنـٰاء با نام مغزنِشین | حمیم کاربر انجمن رمان‌بوک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 940 بازدید, 22 پاسخ و 12 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع مغزنِشین | حمیم کاربر انجمن رمان‌بوک
نویسنده موضوع ثنـٰاء
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ثنـٰاء
موضوع نویسنده

ثنـٰاء

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
1,482
13,730
مدال‌ها
3
_230125_194154_852.jpg
بِسمِ هو

عنوان: مغزنشین
نویسنده: حمیم
ژانر: تراژدی
ناظر: @ویتامین
ویراستار: @حنا نویس
کپیست: @elahe.shab

خلاصه:
دِل شهروای خویش! بایست مرده‌پوشت کنم. وظیفه‌ی تو به فرجام پیوست و این لمحه، موعدِ فصلِ کوچ من و بن‌بست شدن درِ توست. باید مهاجری باشم سوی مخروبه‌‌ای به نام مغز؛ آری! بایست مغزنشین شَوم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

YASNA.B

سطح
7
 
ونلوپه فون شویتز🍫
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
3,450
21,573
مدال‌ها
15
Negar_۲۰۲۲۰۸۲۸_۱۲۲۴۵۷ (1) (1).png
عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.

حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین ساب دلنوشته ]
پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]
بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید:
[تاپیک درخواست تگ دلنوشته]
پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک درخواست جلد]
و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:

[ تاپیک اعلام پایان دلنوشته]
دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]
با آرزوی موفقیت برای شما،
♡تیم مدیریت تالار ادبیات♡
 
موضوع نویسنده

ثنـٰاء

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
1,482
13,730
مدال‌ها
3
مقدمه:
صندوق‌چه‌ی قلبم را هم‌اکنون می‌گشایم و انگشت بر لایه‌ی کاغذ‌های کتاب کاهی می‌گذارم و این آغازه‌ی حرف‌های کتابی‌ست که باید خوانده شود. باید متون را در حصارِ تنگ استخوان‌های قلبم، جای دهم و بر خود بقبولانم که خط به خط این ورقِ سوخته، پاره‌ای از حقایق است. حقیقت‌هایی با چاشنی شکلاتِ تلخ، برای کسانی که قیدِ عاطفه‌‌ها را زده‌اند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ثنـٰاء

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
1,482
13,730
مدال‌ها
3
قدمِ اول

لِیک، من‌ هم‌گاه و بی‌گاه از فشارِ غضب‌ام می‌گِریَم. اشک‌هایی که در چیدِمان حاله‌ی شفاف‌ِشان، گلایه‌هایی خلاصه‌وار، انبوه‌ای خاطره‌ی زودگذر، ردپاهایِ کسانی که بودند و حال نیستند، معرفت‌هایی که شده‌اند منفعت، رخسار آن‌هایی که از بهر سرمستی کنارمان بوده‌اند، قابل نگریستن است. مسکوت می‌مانم و این نخستین خطوه بر کرانه‌ی مغزنشین شدنم است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ثنـٰاء

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
1,482
13,730
مدال‌ها
3
قدمِ دوم

این دَم، ماتم‌زده، در لابه‌لای نفوس، پرسه می‌زنم. سیمای انسان‌ها رنگین‌اند و مملو از نقش و نگار. گویا من، نخستین جانداری هستم که در این قِید حیات و هیاهو، هم‌چو سایه‌‌ای بی‌رنگ است. مریض می‌شوم، آن زمانی که رنگین‌کمانِ اهالی، هفت‌رنگ است و رنگین‌کمانِ دلِ من، در هفت‌رنگی به نام سیَه برگزیده شده است.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ثنـٰاء

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
1,482
13,730
مدال‌ها
3
قدمِ سوم

ژرفای حنجره‌ام به پاسِ حرقت و تیمار و ملالی، گسسته‌ مانند است. از آن‌سو، خفگی به سوی‌مان می‌جهد. گویی گردِ غم بر هوا پاشیده‌اند و گریخته‌اند. افسوس که در تلاطم این حزن‌ها، در اِسارت این رنج‌ها، هم‌چو جا افتادگانی هستیم که دگر رمقی بر تکاپو در وجودمان نیست... .

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ثنـٰاء

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
1,482
13,730
مدال‌ها
3
قدمِ چهارم

من زِ گنَه‌کارانی بوده‌ام که صاحب اندک خطا و جنحه‌ای مبود. مِهر و دوست‌ داشتن تو، شِیدا بودن بر زُلالی چشمان تو، از همین گناهانِ تُهی‌ست. لِیک بدان خویشتن نیز یک دیوانه‌ام، هم‌چو مَردی که خرید ضایعات را بهانه کرده است، تا کوچه به کوچه‌ی شهر را به دنبال تو، گردد. مَباید زِ خودت، برای من حسرتی می‌ساختی. امّا حال تو بگوی، لایقِ بخشش جُرم‌ام هستم؟

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ثنـٰاء

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
1,482
13,730
مدال‌ها
3
قدمِ پنجم

می‌گویند شخصی را دوست بِدار که ویرانه‌ی قلبت را، بر هِزاران آبادی مَفروشد. لِیک برایم بگوی، مگر می‌شود تویی که صاحب اختیارِ این مخروبه‌ای، مرا هم‌‌چو بیگانه‌ای از لبه‌ی پرت‌گاهِ ژرفِ چَشمان‌ات، هُل مدهی؟ مبادا از یاد بَری که خودت، ویرانه‌گرِ تصویرِ تبسم‌ات، زِ قلبِ ناشکیبایِ منی... .

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ثنـٰاء

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
1,482
13,730
مدال‌ها
3
قدمِ ششم

چه می‌شود کِه این کامکاری، سرزده بر سراغ‌مان آید و مرز و بومِ برهوتِ قلب‌مان را سرسبز سازد؟ گویا پاهایمان را در بندِ حزن غل و زنجیر کرده‌اند و زِ پیکرِ سست‌مان، قلبی را به قصدِ انبارِ غم در آن تسخیر نموده‌اند. به راستی که چرا انسان‌های کلاغ‌ مانند، زندگی‌مان را هم‌چو عقابی دانستیم؟

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین