جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار منظومه حیدر بابا

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط ترنم مبینا با نام منظومه حیدر بابا ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,576 بازدید, 75 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع منظومه حیدر بابا
نویسنده موضوع ترنم مبینا
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ترنم مبینا
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,495
5,563
مدال‌ها
5
دندانِ خشم عمّه خدیجه به هم فشرد‬
‫خجّه سلطان عمّه دیشین قیساردى‬

کِز کرد مُلاباقر و در جاى خود فُسرد‬
‫ملا باقر عم اوغلى تئز میساردى‬

‫روشن تنور و ، دود جهان را به کام بُرد‬
‫تندیر یانیب ، توْسسى ائوى باساردى‬

‫قورى به روى سیخ تنور آمده به جوش‬
‫چایدانیمیز ارسین اوْسته قایناردى‬

‫در توى ساج ، گندم بوداده در خروش‬
‫قوْورقامیز ساج ایچینده اوْیناردى‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,495
5,563
مدال‌ها
5
جالیز را به هم زده در خانه برده ایم‬
‫بوْستان پوْزوب ، گتیرردیک آشاغى‬

در خانه ها به تخته - طبقها سپرده ایم‬
‫دوْلدوریردیق ائوده تاختا-طاباغى‬

‫از میوه هاى پخته و ناپخته خورده ایم‬
‫تندیرلرده پیشیرردیک قاباغى‬

‫تخم کدوى تنبل و حلوایى و لبو‬
‫اؤزوْن ئییوْب ، توخوملارین چیتداردیق‬

خوردن چنانکه پاره شود خُمره و سبو‬
‫چوْخ یئمکدن ، لاپ آز قالا چاتداردیق‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,495
5,563
مدال‌ها
5
از ورزغان رسیده گلابى فروشِ ده‬
‫ورزغان نان آرموت ساتان گلنده‬

از بهر اوست این همه جوش و خروشِ ده‬
‫اوشاقلارین سسى دوْشردى کنده‬

دنیاى دیگرى است خرید و فروش ده‬
‫بیزده بویاننان ائشیدیب ، بیلنده‬

‫ما هم شنیده سوى سبدها دویده ایم‬
‫شیللاق آتیب ، بیر قیشقریق سالاردیق‬

‫گندم بداده ایم و گلابى خریده ایم‬
‫بوغدا وئریب ، آرموتلاردان آلاردیق‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,495
5,563
مدال‌ها
5
مهتاب بود و با تقى آن شب کنار رود‬
‫میرزاتاغى نان گئجه گئتدیک چایا‬

من محو ماه و ماه در آن آب غرق بود‬
‫من باخیرام سئلده بوْغولموش آیا‬

‫زان سوى رود ، نور درخشید و هر دو زود‬
‫بیردن ایشیق دوْشدى اوْتاى باخچایا‬

گفتیم آى گرگ ! و دویدیم سوى ده‬
‫اى واى دئدیک قورددى ، قئیتدیک قاشدیق

‫چون مرغ ترس خورده پریدیم توى ده‬
‫هئچ بیلمه دیک نه وقت کوْللوکدن آشدیق‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,495
5,563
مدال‌ها
5
حیدربابا ، درخت تو شد سبز و سربلند‬
‫حیدربابا ، آغاجلارون اوجالدى‬

لیک آن همه جوانِ تو شد پیر و دردمند‬
‫آمما حئییف ، جوانلارون قوْجالدى‬

گشتند برّه هاى فربه تو لاغر و نژند‬
‫توْخلیلارون آریخلییب ، آجالدى‬

‫خورشید رفت و سایه بگسترد در جهان‬
‫کؤلگه دؤندى ، گوْن باتدى ، قاش قَرَلدى‬

چشمانِ گرگها بدرخشید آن زمان‬
‫قوردون گؤزى قارانلیقدا بَرَلدى‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,495
5,563
مدال‌ها
5
گویند روشن است چراغ خداى ده‬
ائشیتمیشم یانیر آللاه چیراغى‬

دایر شده است چشمة مسجد براى ده‬
دایر اوْلوب مسجدیزوْن بولاغى‬

‫راحت شده است کودک و اهلِ سراى ده‬
‫راحت اوْلوب کندین ائوى ، اوشاغى‬

‫منصور خان همیشه توانمند و شاد باد !‬
‫منصورخانین الی-قوْلى وار اوْلسون‬

‫در سایه عنایت حق زنده یاد باد !‬
‫هاردا قالسا ، آللاه اوْنا یار اوْلسون‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,495
5,563
مدال‌ها
5
حیدربابا ، بگوى که ملاى ده کجاست ؟‬
‫حیدربابا ، ملا ابراهیم وار ، یا یوْخ ؟‬

‫آن مکتب مقدّسِ بر پایِ ده کجاست ؟‬
‫مکتب آچار ، اوْخور اوشاقلار ، یا یوْخ ؟‬

آن رفتنش به خرمن و غوغاى ده کجاست ؟‬
‫خرمن اوْستى مکتبى باغلار ، یا یوْخ ؟‬

‫از من به آن آخوند گرامى سلام باد !‬
‫مندن آخوندا یتیررسن سلام‬

‫عرض ارادت و ادبم در کلام باد !‬
‫ادبلى بیر سلامِ مالاکلام‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,495
5,563
مدال‌ها
5
تبریز بوده عمّه و سرگرم کار خویش‬
‫خجّه سلطان عمّه گئدیب تبریزه‬

‫ما بى خبر ز عمّه و ایل و تبار خویش‬
‫آمما ، نه تبریز ، کى گلممیر بیزه‬

برخیز شهریار و برو در دیار خویش‬
‫بالام ، دورون قوْیاخ گئداخ ائممیزه‬

‫بابا بمرد و خانة ما هم خراب شد‬
‫آقا اؤلدى ، تو فاقیمیز داغیلدى‬

هر گوسفندِ گم شده ، شیرش برآب شد‬
‫قوْیون اوْلان ، یاد گئدوْبَن ساغیلدى‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,495
5,563
مدال‌ها
5
دنیا همه دروغ و فسون و فسانه شد‬
‫حیدربابا ، دوْنیا یالان دوْنیادى‬

‫کشتیّ عمر نوح و سلیمان روانه شد‬
‫سلیماننان ، نوحدان قالان دوْنیادى‬

‫ناکام ماند هر که در این آشیانه شد‬
‫اوغول دوْغان ، درده سالان دوْنیادى‬

‫بر هر که هر چه داده از او ستانده است‬
‫هر کیمسَیه هر نه وئریب ، آلیبدى‬

‫نامى تهى براى فلاطون بمانده است‬
‫افلاطوننان بیر قورى آد قالیبدى‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,495
5,563
مدال‌ها
5
حیدربابا ، گروه رفیقان و دوستان‬
‫حیدربابا ، یار و یولداش دؤندوْلر‬

برگشته یک یک از من و رفتند بى نشان‬
‫بیر-بیر منى چؤلده قوْیوب ، چؤندوْلر‬

‫مُرد آن چراغ و چشمه بخشکید همچنان‬
‫چشمه لریم ، چیراخلاریم ، سؤندوْلر‬

خورشید رفت روى جهان را گرفت غم‬
‫یامان یئرده گؤن دؤندى ، آخشام اوْلدى‬

‫دنیا مرا خرابة شام است دم به دم‬
‫دوْنیا منه خرابهٔ شام اوْلدى‬
 
بالا پایین