جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

فایل شده {مهجور} اثر ▪︎نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان بوک▪︎

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط Ciel با نام {مهجور} اثر ▪︎نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان بوک▪︎ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 2,436 بازدید, 35 پاسخ و 22 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع {مهجور} اثر ▪︎نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان بوک▪︎
نویسنده موضوع Ciel
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Ciel
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,641
مدال‌ها
3
رنجید بی‌تو شبانگاهم و دل پژمرد دگر
مخروب شد این عشق و نبود حسی دگر

بیمار شد این تن و رفت جانی دگر
نگفتم سودای تو دارم! تو مجنونی مگر؟
 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,641
مدال‌ها
3

میان انبوه دقایق، آغازم چه‌زود پایان شد.
آخر دل نامردم چرا این‌گونه زود ویران شد!

میان سراشیبی گذر عمر، دل بی‌چاره‌ام
چه‌زود اسیر تبِ این مرداب شد!
 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,641
مدال‌ها
3

هرچه سنگ بزنی، بال و پرِ پروازم نمی‌شکند.
هرچه درد بزنی، دل و جانم سنگ نمی‌شود.
هرچه برنجانی، روان روشنم تیره نمی‌شود.
هرچه دورتر شوی، دریای آرامِ دلم هرگز موّاج نمی‌شود.
 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,641
مدال‌ها
3
من از همه دنیا اگر تو نباشی، هیچ نمی‌خواهم بدان.
من از آسمان شب، رنگ سیاهش بودم و تو
روشنایی سپید فردایم بودی، بدان.

به دنبالت هرچه‌قدر هم که شتابم
هیچ نمی‌یابم، نمی‌رسم هرگز به تو
ماهی را هیچ میلی برای ماندن در مرداب نیست
تو ماهی و من آن مرداب سیه رنگ کابوس‌ها...

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,641
مدال‌ها
3
روز و شبم پیدا نیست.
پنجره در اتاقم اما، جانی در قدم‌هایم نیست.
می‌ترسم ببینم رُخ ماه را
تا دوباره خاطراتت، زنده شود در این دلم
می‌ترسم دامان سیاه رنگ پرستاره‌ی شب
ببرد روشنایی را از دلم...

 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,641
مدال‌ها
3

چه در آسمان دیده‌ای که نگاهت
هم‌رنگ شب‌های ستاره‌باران شده‌است!
با اختر رخشان چشم‌هایت
زندگی‌ام پرنور و تهی از درد شده‌است!
تو با ماه چه صنمی داری که وقتی هستی
مهتاب لباسی از جنس اَبر به‌تن دارد؟
 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,641
مدال‌ها
3

تو را چشم‌هایم، یک سراب می‌پندارد.
تو را قلبم، یک عاشق بی‌عشق می‌داند.
وجودم آرامشِ پر زیانت را می‌خواهد.
آسمان نم‌نمک باران را بی‌تو، به‌دست طغیان می‌سپارد.
این زمین، ریشه‌ی تو را بی‌جان و بی‌دل می‌رویاند.
تو یک کتابی که من تو را
عشق بی‌ثمر می‌خوانم.
 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,641
مدال‌ها
3

در این وادی اگر گاهی، دلِ شادی
رسد به اوج درد، نیست راهی
جزء دستان عشق و درمانی
نیست قشنگ‌تر از دوای عشق
و چه رویایی شیرین‌تر از این!

 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,641
مدال‌ها
3
خندیدم و ک.س ندانست
بتِ پرستیدنی قلبم، چه زود شکست.
اشک ریختم و ک.س ندانست.
آشوب دلم، نگاهم را به بیراهه کشاند.
در میان گمراهی اسیر ماندم و
ظلماتِ شب شد چراغ راهم...
بنگر کسی نداد اندکی نور به دیدگانم
 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,641
مدال‌ها
3
من زاده‌ی هورم، گلبرگ‌های آفتابگردان
نشان گیسوانم است.

من رُخ شب‌تاب ماه فشانم
اختر آسمان، آویزِ گردنم است.

من لاژورد سپیده‌ی رخشانم
اَبرهای نیلی رنگ، روی رُخسار من است.


 
بالا پایین