فایل شده [میشه...؟] اثر«الهه.جی.اچ کاربر رمان بوک»

[Ela]

نام اثر: میشه...؟
نویسنده: الهه.جی.اچ
ژانر: عاشقانه_تراژدی
ویراستار: @سپید
کپیست: @الهه ماه :)
خلاصه:
هیچ‌گاه در خیالم نمی‌گنجید، رسد روزی که تو را نداشته باشم، که برایِ من نباشی، که کابوس‌هایی از جنس واقعیت برایم رقم خورد، حال بگو می‌شود این‌ها همه یک خیال باشد؟

 

[Ela]

•بسمِ ربِ نفس‌هایِ به تنگ آمده•

- میگما... .
- جان؟
- من خیلی می‌ترسم.
- از چی؟
- از این‌که بری و تنهام بذاری، از این‌که مالِ من نباشی.
- ترس نداره که دورت بگردم، من تا ابد بیخ ریشتم.
- قول میدی؟
- اصلاً مَرده و قولش.

 

[Ela]

- یه وقت منو نذاری بری‌ها!
- باز شروع کردی دختر؟
- آخه حتی می‌ترسم به نبودنت فکر کنم، دیگه چه برسه نباشی.
- هیس، اصلاً بیا راجب اینا حرف نزنیم، باشه؟
- باشه.

 

[Ela]

- یعنی میشه من و تو بهم برسیم؟
- چرا که نه؟ فقط باید تلاش کنیم.
- صبرم لازمه آقا!
- صد درصد خانوم!
- باز تو شروع کردی حرص دادن من؟
- آخه نمی‌دونی وقتی حرص می‌خوری چه‌قدر قشنگ‌تر میشی!
- کجا؟ مگه دستم بهت نرسه.

 

[Ela]

- ماه‌ و نگاه کن، خیلی دوسش دارم، وقتایی که کنارم نیستی با اون دردو دل می‌کنم، حس می‌کنم پیش منی.
- چه جالب، منم عاشق ماهم.
- دیدی گفتم ما نیمه گمشدهٔ همیم!
- نه‌خیر.
- چرا؟
- نیمهٔ پیدا شدمی.
- کم مزه بریز پسر!

 

[Ela]

- میگما... .
- جانم؟
- وقتی که ازدواج کردیم،
- خب؟
- هر شب خوراکی‌های مورد علاقم رو می‌خری برام؟
- من نوکر شمام هستم.
- یعنی میشه؟
- شک نکن.

 

[Ela]

- میگما... .
- جان دلم؟
- خیلی حس عجیبیه‌ها!
- از چه لحاظ؟
- بغلت نکردم ولی دلم برای بغلت تنگ شده.
- ولی دختر جون، حواست باشه‌ها تلافی همه این بغلارو باهم در میاریم.
- یعنی میشه؟
- حتماً.

 

[Ela]

- میگما... .
- دو تا بگو.
- من الان بغل تو می‌خوام.
- خب بیا بغلم.
- آخه چه‌جوری؟ از پشت گوشی؟
- آره، ببین تو الان چه‌جوری خوابیدی؟
- روی پهلوی راستم.
- خب منم رو پهلوی چپم می‌خوابم و دستم و می‌اندازم گردنت و باهم می‌خوابیم، خوبه؟
- اهوم.

 

[Ela]

- چرا وقتی انقدر غر می‌زنم با تمام وجود بهشون گوش میدی و می‌خندی؟
- چون غرغرات رو دوست دارم.
- مگه میشه؟
- بله که میشه.
- میشه صدات کنم بابایی؟
- حالا چرا بابایی دختر کوچولوم؟
- چون مثل یه پدر، با عشق به غرغرام گوش میدی، با حوصله زخم‌هام و باند پیچی می‌کنی، رفیقمی، تکیه گاهمی و از همه مهم‌تر مثل بابام قلبمی.
- من نَمیرم برات دختر؟

 

[Ela]

- عشق ما حیف میشه اگه تهش نرسیدن باشه!
- کاشکی رسیدن باشه.
- یعنی میشه ته این همه سختی و تلاش، رسیدن باشه؟
- خدارو دست کم گرفتیا!
- آره، راست میگی!