جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

آموزشی نکات ویرایشی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته صحیح بنویسیم توسط Aramesh. با نام نکات ویرایشی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 624 بازدید, 14 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته صحیح بنویسیم
نام موضوع نکات ویرایشی
نویسنده موضوع Aramesh.
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Aramesh.
موضوع نویسنده

Aramesh.

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jan
2,238
3,487
مدال‌ها
5
فاصله‌گذاری ۳۰ عبارت پرکاربرد!
فهرست زیر گروه‌های حرف‌اضافه‌ایِ «با»دار و پرکاربردی است که همیشه و کاملاً بافاصله نوشته می‌‌شوند (گروه‌های حرف‌اضافه‌ای از یک حرف اضافۀ ساده یا مرکب و دست‌کم از یک واژه (گروه اسمی) تشکیل شده‌اند و در جمله، نقش نحوی مشخصی دارند):
با‌ آن‌که
با‌ آن‌همه ...
با‌ استفاده‌ از
با‌ این‌ ترتیب
با‌ این‌ تفاسیر
با‌ این‌ تفاصیل
با‌ این‌ حال
با‌ این‌که
با‌ این‌ وصف/ توصیف/ اوصاف
با‌ این‌همه
با‌ تکیه‌ بر
با‌ تمام‌ ...
با‌ توجه‌ به
با‌ عنایت‌ به
با‌ عنوان‌ ...
با‌ کمال‌ ...
با‌ کمک‌ ...
با‌ کوشش‌ ...
با‌ نهایت‌ ...
با‌ وجود‌ ...
با‌ وجود‌ این
با‌ وجود‌ این‌که
با‌ وجود‌ آن‌که
با‌ وجودی‌ که
با‌ هدف‌ ...
با‌ هم
با‌ همت‌ ...‌
با‌ همۀ ...
با‌ یاد‌ ...
با‌ یاری‌ ...
 
موضوع نویسنده

Aramesh.

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jan
2,238
3,487
مدال‌ها
5
رایج‌ترین غلط‌های املایی
(ستاره‌دارها نادرست‌اند.)
*آواکادو ← آووکادو
*اختلاص ← اختلاس
*ارازل ← اراذل
*ارجینال/ *اورجینال ← اریجینال/ اریژینال
*استحظار ← استحضار
*اصراف ← اسراف
*اصطحکاک ← اصطکاک
*اطراق ← اتراق
*اظطراری ← اضطراری
*الحمدالله ← الحمدللّه
*الویت ← اولویت
*انشاللّه ← ان‌شاءالله
*انظباط ← انضباط
*بارگزاری ← بارگذاری
*بچه‌گانه ← بچگانه
*بح‌بح ← به‌به
*بحر خیابان ← بَر خیابان
*برخواستن ← برخاستن
*برگذاری ← برگزاری
*بزار/ *نزار ← بذار/ نذار (از «گذاشتن»)
*بلاخره/ *بلخره ← بالاخره
*بنیان‌گزار ← بنیان‌گذار
*به‌ذاته ← بذاته
*به‌رأی‌العین ← برأی‌العین
*به‌شخصه ← بشخصه
*به‌عینه‌ ← بعینه
*به‌نفسه‌ ← بنفسه
*بیافتد/ *بیوفتد ← بیفتد
*بیافروزد ← بیفروزد
*بیاندازد ← بیندازد
*بیاندیشد ← بیندیشد
*بیانگارد ← بینگارد
*بیانگیزد ← بینگیزد
*بی‌مهابا ← بی‌محابا
*پاچه‌خواری ← پاچه‌خاری
*پلمپ ← پلمب
*تاس ← طاس
*ترجیه ← ترجیح
*تزئین ← تزیین
*تکنسین ← تکنیسین
*تکّه‌کلام ← تکیه‌کلام
*تِلورانس ← تولِرانس
*تهکّم ← تحکّم
*توجیح ← توجیه
*تورک ← تُرک
*توفان ← طوفان
*جذرومد ← جزرومد
*چک‌نویس ← چرک‌نویس
*حاظر ← حاضر
*حتّاکی ← هتّاکی
*حدالامکان ← حتی‌الامکان
*حلیم ← هلیم
*حیات خانه ← حیاط خانه
*حیاط وحش ← حیات وحش
*خاروذلیل ← خواروذلیل
*خدمت‌گذاری ← خدمت‌گزاری
*تِلورانس ← تولِرانس
*تهکّم ← تحکّم
*توجیح ← توجیه
*تورک ← تُرک
*توفان ← طوفان
*جذرومد ← جزرومد
*چک‌نویس ← چرک‌نویس
*حاظر ← حاضر
*حتّاکی ← هتّاکی
*حدالامکان ← حتی‌الامکان
*حلیم ← هلیم
*حیات خانه ← حیاط خانه
*حیاط وحش ← حیات وحش
*خاروذلیل ← خواروذلیل
*خدمت‌گذاری ← خدمت‌گزاری
*خلَع ← خلأ
*خوارش ← خارش
*خاستگاری ← خواستگاری
*دردودل ← دردِدل
*دقّ‌ودلی ← دقِّ‌دلی
*دیدبان ← دیده‌بان
*راجبه ← راجع‌به
*راکتور ← رِآکتور
*رزالت ← رذالت
*رییس ← رئیس
*زجّه ← ضجّه
*زخم‌وزبان ← زخمِ‌زبان
*زِرته/ *ضِرته ← ضِرطه
*زِرس/ *زِرص قاطع ← ضِرس قاطع
*زیباشناسی ← زیبایی‌شناسی
*ژولای ← جولای
*سانتریفیوژ ← سانتریفوژ
*سایبان ← سایه‌بان
*سپاس‌گذاری ← سپاس‌گزاری
*سپرده‌گزاری ← سپرده‌گذاری
*سئوال ← سؤال
*شکرگذاری ← شکرگزاری
*شئ ← شی‌ء
*ضَرّادخانه ← زَرّادخانه
*ضرب‌العجل ← ضرب‌الاجل
*ظل آفتاب ← زل آفتاب
*عبداله ← عبدالله
*عبدالهی ← عبداللّهی
*علاقمند ← علاقه‌مند
*علی‌رقم ← علی‌رغم
*عیاق ← ایاق
*غراضه ← قراضه
*غیره‌وذلک ← غیرذلک
*غیض ← غیظ
*فالوعر ← فالوور/ فالوئر
*فراقت ← فراغت
*فن‌آوری ← فناوری
*فوش ← فحش
*قائله ← غائله
*قانون‌گزاری ← قانون‌گذاری
*قتل‌وعام ← قتلِ‌عام
*قوائد ← قواعد
*کج‌دارومریض ← کج‌دارومریز
*کشکِ‌بادمجان ← کشک‌وبادمجان
*کورد ← کُرد
*کوله‌بر ← کول‌بر
*لب‌تاب ← لپ‌تاپ
*لحجه ← لهجه
*لشگر ← لشکر
*مابه‌ازا ← مابِازا
*مارموز ← مارموذ
*مبداء ← مبدأ
*متالوژی ← متالورژی
*مثه ← مثِ
*مُحَیّا ← مُهَیّا
*محی‌الدین ← محیی‌الدین
*مخمسه ← مخمصه
*مذبور ← مزبور
*مرحم ← مرهم
*مشمول‌الذّمّه ← مشغول‌الذّمّه
*مصلّی تهران ← مصلّای تهران
*مضخرف ← مزخرف
*مطمعن ← مطمئن
*معزل/ *معظل ← معضل
*ملات ← ملاط
*ملاحضه ← ملاحظه
*مَلقمه ← مَلغمه
*مناضره ← مناظره
*مَِنَسّۀ ظهور ← مَِنَصّۀ ظهور
*منشاء ← منشأ
*منظبط ← منضبط
*مهراب ← محراب
*مؤذّب ← معذّب
*موزی ← موذی
*موقه ← موقع
*میابد ← می‌یابد
*نئشه/ *نشعه/ *نعشه ← نشئه
*نسیب ← نصیب
*نیاندازد ← نیندازد
*نیوزلند ← نیوزیلند
*هکّاکی ← حکّاکی
*وحله ← وهله
یهو ← یه‌هو (یک‌هو)
 
موضوع نویسنده

Aramesh.

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jan
2,238
3,487
مدال‌ها
5
الگوی «واژه + بُن مضارع + -‌ی» اسم می‌سازد و همیشه با نیم‌فاصله یا بی‌فاصله نوشته می‌شود. مثال: درست‌نویسی: درست (واژه) + نویس (بن مضارع «نوشتن») + «-ی».

۴۰ مثال دیگر:
آب‌رسانی، آدم‌فروشی، اتوشویی، اندازه‌گیری، ایمن‌سازی، بسته‌بندی، پاک‌سازی، پندپذیری، تندرَوی، جمهوری‌خواهی، خانه‌داری، خودزنی، خودکشی، خوش‌نویسی، خون‌ریزی، دروغ‌گویی، دوست‌یابی، رُک‌گویی، روشن‌بینی، زبان‌شناسی، سُس‌خوری، سهل‌گیری، شکسته‌نویسی، عقب‌نشینی، علم‌آموزی، عوام‌فریبی، فرصت‌طلبی، قالی‌شویی، کارتن‌سازی، کتاب‌خوانی، کم‌دانی، کناره‌جویی، گاه‌شماری، مردم‌گریزی، مشکل‌گشایی، ملی‌گرایی، نامه‌رسانی، واژه‌پژوهی، هستی‌بخشی، همه‌پرسی، و ... .

یادآوری:
بن مضارع = فعلِ امر منهای «بـ»: برو ← رو.
 
موضوع نویسنده

Aramesh.

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jan
2,238
3,487
مدال‌ها
5
شیوۀ نگارش واژه‌های پایان‌یافته به «ی» + ضمیر‌های «-‌َم، -‌َت، -‌َش، -مان، -تان، -شان» در گفتاری‌نویسی

۱) واژه‌های پایان‌یافته به «ی» (i):
۱-۱) صندلی:
صندلیم، صندلیت، صندلیش، صندلی‌‌مون، صندلی‌تون، صندلی‌شون

۱-۲) سرمه‌ای:
(شال) سرمه‌ایم، سرمه‌ایت، سرمه‌ایش، سرمه‌ای‌مون، سرمه‌ای‌تون، سرمه‌ای‌شون

۱-۳) توانایی، مانتویی، دانشجویی:
تواناییم، تواناییت، تواناییش، توانایی‌مون، توانایی‌تون، توانایی‌شون
(همکار) مانتوییم، مانتوییت، مانتوییش، مانتویی‌مون، مانتویی‌تون، مانتویی‌شون
(کارت) دانشجوییم، دانشجوییت، دانشجوییش، دانشجویی‌مون، دانشجویی‌تون، دانشجویی‌شون

یادآوری:
رسم‌الخط *صندلی‌م،‌ *سرمه‌ای‌ت، *توانایی‌ش، و مانند این‌ها نادرست است.

۲) واژۀ پایان‌یافته به «اِی» (ey):
نِی:
نی‌م، نی‌ت، نی‌ش، نی‌مون، نی‌تون، نی‌شون
اسپری:
اسپری‌م، اسپری‌‌ت، اسپری‌ش، اسپری‌مون، اسپری‌تون، اسپری‌شون

۳) واژۀ پایان‌یافته به «یْ» (y):
رأی:
رأیم، رأیت، رأیش، رأیمون، رأیتون، رأیشون

۴) حرف اضافهٔ «برای»:
برام، برات، براش، برامون، براتون، براشون
 
موضوع نویسنده

Aramesh.

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jan
2,238
3,487
مدال‌ها
5
یکی از انواع جمله‌های پیرو «جملۀ پیرو نقل‌قولی» است. این جمله معمولاً مفعول فعل «گفتن» است و تنها در صورتی در گیومه می‌آید که نقل‌قول مستقیم باشد. بنابراین نباید «بیا به مردم چشمم دمی نشین» و «من به خانۀ مردم نمی‌روم» در گیومه بیاید، زیرا نقل‌قول مستقیم نیستند (این گفت‌وگوها ساخته‌وپرداختۀ ذهن شاعر است، نه نقل‌قول مستقیم). دونقطه‌ها نیز اضافی و نادرست‌اند:
گفتم بیا به مردم چشمم دمی نشین
گفتا که من به خانۀ مردم نمی‌روم
چه‌بسا برخی بگویند این شیوۀ ماست که چنین عمل کنیم. این سخن البته نادرست و مغالطه‌آمیز است، زیرا نمی‌توانیم به بهانۀ شیوه‌نامۀ ابداعی خود یا دیگران هر روشی را توجیه کنیم و به‌کار ببریم.
 
بالا پایین