جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

رها شده [ هوس به نامه عشق]اثر« elisabet pendelton کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته فرهنگ و ادب توسط ژاکلین؛ با نام [ هوس به نامه عشق]اثر« elisabet pendelton کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,217 بازدید, 35 پاسخ و 17 بار واکنش داشته است
نام دسته فرهنگ و ادب
نام موضوع [ هوس به نامه عشق]اثر« elisabet pendelton کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع ژاکلین؛
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ژاکلین؛
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

ژاکلین؛

سطح
2
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
May
300
1,518
مدال‌ها
5
مدتی است با دیوار همدم شده‌ام
همدم این روزهایم فقط دیوار خانه است !
شب ها تا صبح پا به پایم به ناله ها و حزین هایم گوش فرا میدهد
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

ژاکلین؛

سطح
2
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
May
300
1,518
مدال‌ها
5
نمی‌توانم نمی‌توانم درک کنم چطور توانسته است مرا بازیچه خود قرار دهد ؟
او با احساساتم بازی کرد ..
با روح و روانم ...
با زندگیم !
مرا بازیچه خود قرار داد
درست مانند عروسک خیمه شب بازی !
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

ژاکلین؛

سطح
2
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
May
300
1,518
مدال‌ها
5
هوا بارانی و ابری است ...
دارد باران می‌بارد ...
اسمان هم به سرنوشت من می‌گرید !
اما دیگر چه فرقی برایم دارد ؟
برایم مهم نیست چه شود وچه پیش آید
دیگر هیچ چیزمهم نیست !
هیچ حسی ندارم که بخواهم خرجش کنم .
در حقیقت او دگر برایم چیزی باقی نگذاشته است
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

ژاکلین؛

سطح
2
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
May
300
1,518
مدال‌ها
5
مانند کودکی گم شده در جنگل
که اسیر رعب و وحشت و میان درختان سربه فلک کشیده بلاتکلیف و حیران مانده است
شده ام !...
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

ژاکلین؛

سطح
2
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
May
300
1,518
مدال‌ها
5
گمان نمی‌کنم که یک دوست داشتن ساده آنقدر هزینه و تاوان داشته باشد ؛
که بخواهی ترکم کنی !...
اگر میخواستی بروی چرا اصلا آمدی ؟
برای بازی کردن ؟!
 
موضوع نویسنده

ژاکلین؛

سطح
2
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
May
300
1,518
مدال‌ها
5
چطور باور کنم تمام آن محبت ها ، ان خنده و آن عشق هایی که نثارم میکردی چیزی جز
" هوس " نبوده است ؟
چطور؟!...
چطور باور کنم که برای بازی دادن آمدی و قصدت رفتن بود ؟
چطور باور کنم به بهانه عشق با زندگیم بازی کردی ؟
چطور باور کنم پادشاه قلب من کسی جز بازیگری تمام عیار نبوده است ؟
چطور ؟!...
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

ژاکلین؛

سطح
2
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
May
300
1,518
مدال‌ها
5
گریه می‌کردی همراهت گریه میکردم
ناراحت بودی همراهت غمگین بودم
هر شب به بهانه اینکه درد می‌کشی بیدار می‌مانندم و پابه پایت درد می‌کشیدم
اما بعد...
بعد فهمیدم تمامشان چیزی جز دروغ نبوده است !
هیچ گریه ای
هیچ دردی و هیچ غمی وجود نداشته است ...!
تمامشان بازی بوده است!...
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

ژاکلین؛

سطح
2
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
May
300
1,518
مدال‌ها
5
چنان غرق در عشق تو فرورفته بودم که از دنیای اطراف خود غافل شدم ؛
چنان غافل بودم که متوجه نشدم مار در استینم پرورش می‌دهم .
زمانی که چشمانم باز کردم دیگر دیر شده بود ؛
بازی تمام شده بود و من بازنده‌ی این بازی بودم
دیگر دیر بود!
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

ژاکلین؛

سطح
2
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
May
300
1,518
مدال‌ها
5
دیگر نه منتظرت خواهم ماند و نه برایت دلبری می‌کنم ؛
در این شب حزن انگیز در تنهایی خود آرام خواهم مرد !
دیگر کسی نیست چشم به انتظارت ...
روحم آرام از کالبد جانم پر خواهید کشید !...
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین