جایی روم که جنس وفا را، خَرَد کسی
نامِ متاع من به زبان آورد کسی
یاری که دستگیری یاری کند، کجاست
گر سی*ن*های خراشد و جیبی درد کسی
یاریست هر چه هست و ز یاری غرض وفاست
یاری که بیوفاست، کجا میبرد کسی
دهقان چه خوب گفت چو میکند خاربن
شاخی کش این بر است چرا پرورد کسی
وحشی برای صحبت یاران بیوفا
خاطر چرا حزین کند و غم خورد کسی