- Jun
- 1,742
- 2,544
- مدالها
- 2
(سامیار)
- چهقدر پروعه این دختر!
مهراد با خنده گفت:
- ایول ایول چه روت رو کم کرد!
یکی خوابوندم پشت گردنش.
- بمیر بابا.
چپکی نگام کرد که چشمک زدم واسش.
حامد: خفه شین بریم بلیط ترن هوایی بگیریم.
- یعنی گو*ه بخورین اگه جیغ بکشین دختر بازی در بیارین.
رادمان و مهراد هم زمان... .
- خفه
و نگاه من به دوربین هاست!
***
(مهدیس)
- جان جان بریم یکم هیجان تجربه بوگولیم.
اوا: زهرمار هیجان یا ترس؟
- هردو.
مینا: پشم.
- خاب خفه رسیدیم.
همزمان نگاهمون به ترن هوایی افتاد چه ترسناک!
- از اون چیزی فکر میکردم ترسناکتره
هانیه: من اگه بمیرم تقصیر تو هست.
- تو بمیر من همه چیزش رو قبول میکنم.
- عنتر.
و نیش بنده که بازه!
- خوب بریم جلو.
رفتیم سمت مَرده.
- سلام چهار تا بلیط داشتیم واسه ترن
- سلام دخترم بلیط ها رو بدین برید بشینید.
بلیطها رو دادم بهش و با یه تشکر رفتیم سمت صندلیها. اول اون خرا نشستن که وقتی رفتم کنار اوا بشینم دیدم اوه! صندلیش یه ترک بزرگ شبیه شکستگی داره.
اوا: بپر جلویی بشین خوجله، الان میره جا میمونی گریه میشی!
- ببینم کی گریه میشه.
- آره.
رفتم جلو نشستم. دو دقیقهای گذشت برگشتم به پشت سرم که بچهها بودن، نگاه کردم.
- میگم. فکر کنم یادش رفت باید بره هوم؟
هی چشم ابرو میاومدن حالا!
- هان؟! چه مرگتونه؟!
- ما رو میگن! میشه بشینم؟
صداش چهقدر اشنا بود؟ برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم که سامیار بود.
- سلام مجدد، بفرما!
نشست که برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم و دستم رو توی هوا تکون دادم که یعنی خاک تو سرتون. من نمیفهمم خر قحط بود این اومد کنار من؟ اره قحط بود.
- اوه وجی جون خوبی؟ شوخر موخر خوفه؟
- الهی یه شوخر گیرت بیاد که دیگه به عشقه من نگی خر!
- برو برو.
- خودت برو!
- برو یعنی برو حالام برو.
- بیشعور!
- چهقدر پروعه این دختر!
مهراد با خنده گفت:
- ایول ایول چه روت رو کم کرد!
یکی خوابوندم پشت گردنش.
- بمیر بابا.
چپکی نگام کرد که چشمک زدم واسش.
حامد: خفه شین بریم بلیط ترن هوایی بگیریم.
- یعنی گو*ه بخورین اگه جیغ بکشین دختر بازی در بیارین.
رادمان و مهراد هم زمان... .
- خفه
و نگاه من به دوربین هاست!
***
(مهدیس)
- جان جان بریم یکم هیجان تجربه بوگولیم.
اوا: زهرمار هیجان یا ترس؟
- هردو.
مینا: پشم.
- خاب خفه رسیدیم.
همزمان نگاهمون به ترن هوایی افتاد چه ترسناک!
- از اون چیزی فکر میکردم ترسناکتره
هانیه: من اگه بمیرم تقصیر تو هست.
- تو بمیر من همه چیزش رو قبول میکنم.
- عنتر.
و نیش بنده که بازه!
- خوب بریم جلو.
رفتیم سمت مَرده.
- سلام چهار تا بلیط داشتیم واسه ترن
- سلام دخترم بلیط ها رو بدین برید بشینید.
بلیطها رو دادم بهش و با یه تشکر رفتیم سمت صندلیها. اول اون خرا نشستن که وقتی رفتم کنار اوا بشینم دیدم اوه! صندلیش یه ترک بزرگ شبیه شکستگی داره.
اوا: بپر جلویی بشین خوجله، الان میره جا میمونی گریه میشی!
- ببینم کی گریه میشه.
- آره.
رفتم جلو نشستم. دو دقیقهای گذشت برگشتم به پشت سرم که بچهها بودن، نگاه کردم.
- میگم. فکر کنم یادش رفت باید بره هوم؟
هی چشم ابرو میاومدن حالا!
- هان؟! چه مرگتونه؟!
- ما رو میگن! میشه بشینم؟
صداش چهقدر اشنا بود؟ برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم که سامیار بود.
- سلام مجدد، بفرما!
نشست که برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم و دستم رو توی هوا تکون دادم که یعنی خاک تو سرتون. من نمیفهمم خر قحط بود این اومد کنار من؟ اره قحط بود.
- اوه وجی جون خوبی؟ شوخر موخر خوفه؟
- الهی یه شوخر گیرت بیاد که دیگه به عشقه من نگی خر!
- برو برو.
- خودت برو!
- برو یعنی برو حالام برو.
- بیشعور!
آخرین ویرایش توسط مدیر: