جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی چگونه داستانی با ژانر طنز بنویسیم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آموزش نقد توسط Tara Motlagh با نام چگونه داستانی با ژانر طنز بنویسیم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 424 بازدید, 48 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته آموزش نقد
نام موضوع چگونه داستانی با ژانر طنز بنویسیم
نویسنده موضوع Tara Motlagh
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Tara Motlagh
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,430
مدال‌ها
7
آیا نمی‌شود با این شیوه برخی از رمان یا داستان‌های مشهور فارسی را هم دست انداخت، رمان‌ها یا داستان‌هایی که سعی کرده‌اند با زبان بسیار ادیبانه، داستانی بسیار پرشکوه را بگویند؟ با اینکه کسی نقیضۀ رمانی را در زبان فارسی ننوشته است، این اتفاق در سینمای ما رخ داده است و به نظر برخی «ناصرالدین شاه، آکتور سینما» (فیلمنامه محسن مخملباف) در واقع نقیضۀ فیلم‌های جدی علی حاتمی است.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,430
مدال‌ها
7
۱۳. از اسکلت آثار طنز دیگران به عنوان سوژه استفاده کنید

شاید دیده باشید چگونه خانه‌ای را بازسازی می‌کنند؛ اما منظور من در اینجا بنای یک خانه با استفاده از زیرسازی، اسکلت و آهن‌آلات یک ساختمان دیگر است. در این حالت شما ساختمان قبلی را خوب می‌تراشید تا به آهن‌آلات آن ساختمان برسید. بعد با همان اسکلت، ساختمان خودتان را با تغییر نقشه و نما، طوری بنا می‌کنید که کمترین شباهتی با ساختمان قبلی ندارد. بیشتر طنزپردازها هم همین کار را می‌کنند، چون پیدا کردن سوژۀ صددرصد جدید تقریباً غیرممکن است.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,430
مدال‌ها
7
مثلاً داستان فیلم‌نامه‌های دو سریال «مرد هزار چهره» و «مرد دوهزار چهره» با استفاده از استخوان‌بندی رمان «پخمه» عزیز نسین، و سریال «ویلای من» با استفاده از داستان دوک و پادشاه در «هاکلبری فین» به وجود آمده است، ولی شباهت آنها فقط در استخوان‌بندی، اسکلت یا در واقع الگوی طرح است. این دزدی مقدس را اغلب نویسنده‌ها انجام می‌دهند. چون به اعتقاد برخی از داستان‌شناسان، اگر دست بالا بگیریم، ۳۶ الگوی ثابت و مشترک داستانی در این عالم بیشتر وجود ندارد و همۀ داستان‌ها از ترکیب یا تغییر برخی عناصر همین ۳۶ الگو به دست آمده یا به دست می‌آید.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,430
مدال‌ها
7
مثلاً یکی از این الگوها، الگوی طرح عشق است: «دو نفر عاشق هم می‌شوند، مانعی آن دو را از هم جدا می‌کند، آنها به هم می‌رسند یا نمی‌رسند.» هزاران رمان (از جمله یکی از خطهای اصلی رمان طنز «دایی جان ناپلئون») از همین الگوی عشق استفاده کرده‌اند، اما هیچ‌ک.س نمی‌تواند بگوید رمان «دایی جان ناپلئون» رونویسی رمان «اوژنی گرانده» اونوره دو بالزاک است. در نوعی از رمان عشقی که رمان عاشقانۀ طنزآمیز (romantic comedy) است این الگو فقط کمی دستکاری می‌شود، یعنی مانع‌های رسیدن دو عاشق اغلب سوءتفاهم‌هایی بیش نیستند که در آخر رمان الحمدلله حل می‌شوند.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,430
مدال‌ها
7
برای رسیدن به استخوان‌بندی یا الگوی زیربنایی هر داستانی که می‌خواهید از آن الهام بگیرید و داستان طنز خود را بنویسید، باید این کارها را بکنید: داستان را خوب بخوانید. سوژۀ اصلی یا حادثۀ اصلی را از آن بیرون بکشید. (حادثه ای که بدون آن ساختار داستان ناقص می‌شود.) با کلمات کلی و در کوتاه‌ترین شکل این سوژه را در یکی دو خط بیان و آن را تبدیل به داستانی کلی کنید (برای این کار همۀ اسامی خاص آدم‌ها و مکان‌ها را حذف کنید). بعد از این استخوان‌بندی (اسکلت) استفاده و آن را تبدیل به داستانی جدید، یا در واقع آن را بازیافت کنید (مثلاً بدون اینکه به ساختار اصلی آن دست بزنید شخصیت‌ها، مکان‌ها و زمان‌ها، گفت‌وگوها، حوادث مختلف، نتیجۀ حوادث یا ترتیب صحنه‌های آن را عوض کنید.)
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,430
مدال‌ها
7
برای این‌که بتوانید معنی حرفم را خوب بفهمید می‌توانید دو رمان «دون کیشوت» و «دایی جان ناپلئون» را با هم مقایسه کنید. استخوان‌بندی این دو رمان و مضمون آنها یکی است، اما عملاً دو رمان متفاوت خلق شده‌اند، چون جزئیات این دو رمان کاملاً از هم دور شده است:
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,430
مدال‌ها
7
:) سوژۀ اصلی رمان «دون کیشوت»: اربابی به قدری داستان‌های پهلوانی خوانده که دچار توهم شده است و اینک خود را یکی از همین پهلوان‌ها می‌بیند و سعی می‌کند با مبارزه با دشمنانی موهوم، مردم را از شر آنها نجات دهد.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,430
مدال‌ها
7
:) سوژۀ رمان «دایی جان ناپلئون»: ارباب خانه‌ای از فرط مطالعه کتاب‌هایی دربارۀ ناپلئون دچار توهم شده است و اینک خود را ناپلئون می‌بیند. او حالا مثل ناپلئون عامل همۀ بدبختی‌ها را انگلیسی‌ها می‌داند و چون پیشتر افسر قزاق بوده است، حالا گمان می‌کند در جنگ‌هایش با انگلیسی‌ها بارها آنها را قهرمانانه شکست داده است. به همین دلیل هم انگلیسی‌ها می‌خواهند هرطور شده او را بکشند. او اینک سعی دارد با این دشمن موهوم مبارزه کند.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,430
مدال‌ها
7
پزشکزاد در «دایی جان ناپلئون» با اینکه شخصیت دون کیشوت‌گونه و نوکرش را حفظ کرده، شخصیت‌ها و حوادث جدیدی به رمان افزوده، مکان و زمان را تغییر داده، دو خط داستانی دیگر به رمان اضافه کرده است و ... طوری که شما احساس می‌کنید او ضمن حفظ اسکلت، طوری ساختمان رمان را بازسازی کرده است که شباهت زیادی به ساختمان پیشین ندارد.
 
بالا پایین